خلاصه ماشینی:
"برای کسی که فی المثل متن کهن پزشکی را تصحیح میکندافزون بر آنچه که در تصحیح متون ادبی بایسته است،چند نکتۀ دیگررا باید در نظر داشته باشد که مسئولیت دشوارتری بر دوش او است.
پس مصحح متن،باید اصولپزشکی کهن را بداند و اگر پزشکی جدید را هم فراگرفته باشدکارهای انجام شده دقیقتر خواهد بود و البته به معنای این نیست کهاز ادبیات بینیاز است.
درست آناست که«زمه»خوانده شود،که به معنای زاج یا زاگ است و در مورداوزان هم وضع چنین است که ایا فرضا واحد«درم»که در مناطقمختلف جغرافیایی و در طول زمان،تغییراتیداشته چه میزان موردنظر نویسنده بوده است؟پس خواننده چنانچه بر چنین متنی تکیهکند آیا مصحح،مسئول عواقب آن نخواهد بود؟ 3-چنین متونی چنانچه تصحیح علمی شود میتواند در سطحجهانی مورد استفاده محققان قرار گیرد و به اعتبار ایران و نویسنده ومصحح بیافزاید،درغیراین صورت تمام زحمات مصحح به هدرخواهد رفت و نه تنها پاداشی معنوی دریافت نخواهد کرد،بلکهکارشناسان او را خواهند نکوهید و از این سبب،دیگران هم از چنینکارهایی پرهیز خواهند نمود.
به احتمال بسیار قوی،تا آنجا کهبه ردیف و رسمالخط واژه نزدیک است و در بیت 571 هم به شکلدیگری آورده شد،باید«چگری»که همان ریواس است درست باشد(برهان قاطع ص 651 والابنیه ص 163).
ص 27 بیت 404 و 508،ساده آمده است که ساذج در کتابهای&%06549AMKG065G% فارسی و عربی پزشکی کهن ثبت شده است.
نوعی سنگ است والبته به ندرت در برخی منابع محدود،«سادنه»ذکر شده،ولی بههماندلیل که برای واژه قبلی گفته شد چون بر اساس حروف ابجدپیش آمده باید قاعدتا مد نظر شاعر،شادنه باشد."