چکیده:
انگیزههای گوناگونی از دیرباز تاکنون باعث کوتاه کردن کلمات شده است.اصل کمکوشی و دوری از تکلف و تسریع در امر انتقال و نیز بهرهگیری از ظرفیتهای طبیعی زبان به منظور قرینهسازی و هرگونه تمهیدات ایقاعی و ضرورتهای شعری و بهطور کلی استفادهء در خور و بجا از ویژگیهای هنری-تجمیلی-ادبی میتواند در زمرهء موجبات این امر قرار گیرد.تخصصی شدن شاخههای گوناگون و در هم تنیدهء علوم و فنون،که امروزه با کشف و ظهور یافتههای نو پدید همواره فربهتر و پردامنهتر میشوند نیز بهرهگیری از این ابزار را نه تنها مطلوبتر که ناگزیرتر ساخته است.در میان شیوههای کوتاه کردن واژگان،امروزه دو شیوه، تداولی گسترده دارد:یکی اختصار1،و آن دیگری واژآمیزی2
خلاصه ماشینی:
"در اینجا به منظور احتراز از تطویل فقط نمونهای از آنها که مربوط به پارهای زبانها است،در زیر میآید: آرا:آرامی الم:المانی ار:ارمنی اسپا:اسپانیایی/اسپانیولی است:اوستایی انگ:انگلیسی ایتا:ایتالیایی پب:پارسی باستان پهـ:پهلوی تر:ترکی رس:روسی سر:سربانی سغ:سغدی سن:سنسکریت عر:عربی عبر:عبری فر:فرانسوی لا:لاتینی مان:مانوی مغ:مغولی هلن:هلندی هند:هندی یو:یونانی هرچند بهرهگیری از پدیدهء اختصار در آثاری از این دست در زبان فارسی و به ویژه انگلیسی بسیار متنوع و گسترده است،این امر توجهبرانگیز است که مجموع اختصارات به کار گرفته شده در فرهنگ دو جلدی المعجم الوسیط-که فرهنگ رسمی شمرده میشود و از سوی فرهنگستان مصر انشار یافته است-حتی به تعداد انگشتان دو دست نمیرسد.
(همان) حال پیش از آنکه به چند و چون این مبحث در زبان عربی و فارسی پرداخته آید مبادرت به درج چند تذکر مقدماتی میتواند سودمند افتد: نخست اینکه منحوت باید بتواند به گونهای نشانی از کلمههایی که شکلگیری آن را موجب شدهاند،در خود داشته باشد؛نکتهء دوم اینکه منحوت،تنافر حروف نداشته باشد و به لحاظ معنا دلالت کند و ابهامآمیز نباشد و به سادگی در دهان بچرخد و بیان شود و بر گوشها خوش بنشیند و ذوقها را پسند افتد.
در اینجا مناسب است بر پارهای از کلمههایی که ابن فارس و غیر او منحوت دانستهاند، مروری کنیم و سپس به دنبال آنها اسامی کوتاهی از بر ساختههای متأخران را بیاوریم تا ظرفیت طبیعی زان عربی را در بهرهمندی از این ابزار واژهپرداز مورد مداقه قرار دهیم: 1."