چکیده:
این مقاله،چنانکه از عنوان آن برمیآید-تطبیقی است بین شعر معاصر ایران و عرب؛که در این تطبیق،اشعار فروغ فرخزاد به عنوان نمونهای از شعر معاصر ایران و اشعار غادة السمان به عنوان نمونهای از شعر معاصر عرب باهم مقایسه شده است.در ابتدای مقاله نیز تعریف ادبیات تطبیقی از نظرگاه صاحبنظران مختلف و پیشینهای از ادبیات تطبیقی ارائه و در ادامه،دو اصطلاح«نقد»و«نقد تطبیقی»توضیح داده شده است.
خلاصه ماشینی:
"چنین مقایسههایی که در این محدوده انجام میشود،تنها نشاندهندهء بالندگی و شکوفایی استعداد نویسندگان و شاعران همنژاد و یا همزمان به یکدیگر است؛حال آنکه در پژوهشهای تطبیقی،گونههای تأثیر و تأثر مفهومهای ادبی و هنری که از مرز ادبیات قومی فراتر رفته باشد:بررسی میشود (کفافی،2831:02)،مانند تأثیر گوته و تأثیر هزار و یک شب بر شکسپیر و یا عبد الرحمن جامی و تأثیر آن بر لوئی آراگون(شاعر سورئالیست معاصر فرانسه).
غادة السمان-شاعر سوری-همین مفهوم را چنین بیان میکند: در میانه آتشدان تب دیدم که جنون من با آتش تو مشتعل است و انتظار من برای وزیدن بادهای تو پایانی ندارد (السمان،دفتر اول،ص 44) و یا در این شعر که فروغ فرخزاد در رابطه با جهان و پیرامون خود میگوید: و این جهان به لانهء ماران مانند است و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست که همچنانکه تو را میبوسند در ذهن خود طناب دار تو را میبافند (ایمان بیاوریم...
تأثیر ادبیات عرب نیز در ادبیات ایران قابل تأمل است؛از جمله«قالبهای شعر عربی در فارسی،نفوذ عروض عرب در عروض فارسی،تأثیرات و حکایات و داستانهای عربی در ادب فارسی، تأثیر شخصیتهای ادبی و دینی و علمی عرب و اسلام در ادب ما»(همان،ص 818)از موارد این تأثیرات است.
محمود درویش-شاعر بزرگ فلسطینی-در عاشقی از فلسطین دقیقا معشوقی زمینی را در نظر دارد،اما نمادی از وطن است: چشمان تو چون خاری قلب مرا نیش میزند ولی من میپرستمشان؛میدانم این زخم فراتر از تاریک و درد چراغی خواهد افروخت و از امروز من،فردایی برای او خواهم ساخت، ارزشمندتر از جان."