چکیده:
از هفت بعد دین، سه بعد نهادی ـ اجتماعی، نقلی ـ اسطورهای و عبادی ـ
شعائری در روند جهانی شدن تضعیف میشود و دو بعد تجربی ـ عاطفی و عقیدتی
ـ فلسفی تقویت و سایر ابعاد از این حیث خنثی هستند. گوهر مشترک ادیان،
معنویت است و برای رسیدن به آن باید هشت کار سلبی با دین تاریخی انجام داد.
معنویت، سه مؤلفه هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی دارد که هر
کدام دارای چند بخش است.
خلاصه ماشینی:
"معنویت سه مؤلفه اصلی هستیشناختی، انسانشناختی و وظیفهشناختی دارد و هر کدام دارای نکات و بخشهایی هستند که میتوان آنها را در نمودار زیر نشان داد: ــ جهان منحصر به طبیعت نیست و عالم یا عوالم دیگری نیز وجود دارد ــ نیرویی بر جهان حاکم است که دارای علم و قدرت و ــ هستیشناختی ــخیرخواهی مطلق است ــ جهان هدفدار است ــ جهان دارای نظام اخلاقی است ــ انسان حاکم بر سرنوشت خود است و خیر و شرش بهدست خودش است ــ انسان در عمیقترین ساحت وجودیاش با هستی مؤلفههای معنویت ــــ انسانشناختی ـــیکپارچه است ــ انسان تواناتر از آن چیزی است که خود میپندارد ــ انسانها یکسان طالب معنویت نیستند ــ عدالت ــ وظیفهشناختی ــــ احسان ــ محبت اگر میتوانستیم عقلانیت را به طور کامل پاس بداریم، یعنی حاضر بودیم که رأی خودمان را به مواجهه با واقعیتها و آرای مخالف ببریم و هر چه برهان اقتضا میکرد قبول کنیم و از سخن خودمان به هنگام ضعف آن سریعا و صریحا دست برداریم و از طرف دیگر هم میتوانستیم یک جهاننگری معنوی را پاس بداریم، در آن صورت ناسازگاری میان عقلانیت و معنویت از میان میرفت."