چکیده:
آقای مجتهد شبستری در این گفتوگو جریانات فکری در آستانه و پیش از
انقلاب را مورد بررسی قرار میدهد و ضمن اشاره به چهار جریان فکری، جریان
فکری غالب عالمان را مورد ارزیابی و انتقاد قرار میدهد و ادعا میکند که از طریق
مراجعه به کتاب و سنت و منابع دینی نمیتوان به اندیشه سیاسی رسید.
خلاصه ماشینی:
"آنچه فقیهان در باب حکومت گفتهاند گرچه مجموعهای از آرای مختلف است مثلا یکی ولایت را مطلقه و دیگری مقیده میداند اما هیچکدام از اینها نظریات دولت نیست بلکه آرایی فقهی است که برای تکتک افراد تعیین تکلیف میکند، نظریه عقلانی سیاسی درباره دولت در هیچکدام از اینها وجود ندارد.
اشاره آقای مجتهد شبستری جریان غالب علمای دین را در وصول به انقلاب و پس از آن جریانی میداند که بر آرای فقهی متکی است که در آن اصولا اندیشه عقلانی راه ندارد و چنین تفکری طبیعتا به اندیشه سیاسی منتهی نخواهد شد و اساسا مراجعه به کتاب و سنت و دورشدن از کنکاشهای عقلانی ـ فلسفی راهی بسته است که تنها با عقلانیت گشوده خواهد شد.
امامت همانطور که نظریهای است کلامی که جایگاه امام را در مقام تفسیر وحی و بیان سنت مشخص میکند نظریهای است در باب حکومت و حاکمیت و از این جهت اندیشهای سیاسی است که بر اساس آن، حضور خلفا در منصب حاکمیت را غاصبانه میداند و برخلاف نظر گوینده محترم که غصب را مفهومی صرفا حقوقی و اخلاقی میدانند، غصب حاکمیت، مفهومی است سیاسی آن چنان که حق حاکمیت نیز مفهومی سیاسی است و اساسا هر نظری در باب حاکمیت و تعیین هر ملاکی برای حق حاکمیت ملازم است با نظریهای در باب غصب حاکمیت و جای این پرسش است که چطور نظریه فارابی در باب رئیس مدینه نظریهای است سیاسی اما نظریه امامت که بزرگانی از قبیل سید مرتضی، شیخ طوسی و شیخ مفید در توجیه عقلانی آن تلاش وافر داشتهاند."