خلاصه ماشینی:
"به نظر وی تمدن عبارت است از مجموعه پاسخهای عاقلانه به چالشهای محیط، مسائل ناشی از مشکلات اداره درونی جامعه و تطور تاریخی و منحصر به فرد این پاسخها و جرح و تعدیل مداوم آنها در پاسخ به عوامل خارجی و نیز در تقابل با یکدیگر.
سؤال اساسی این است که تمدنها چه شیوههای ارتباطیای با یکدیگر دارند و روشهای نگرش میانتمدنی چیستند؟ روشهای نگرش میانتمدنی سه نوع «تکبینی»، «دوبینی» و «نگرش در عمق، یا تصورتمدنی» هستند که اولی بسیار تنگنظرانه است و تمدن دیگر را از طریق منفذی باریک مینگرد.
دومی از زمانی آغاز میشود که ناظر، به غیر علمی و غیر منصفانه بودن نگرش تکبینی پی میبرد و تلاش میکند هر تمدن را جداگانه و بیطرفانه مطالعه کند و سومی به مشکلات هر دو نگاه قبلی پی برده، قدرت داوری پیدا میکند و از حالت یک ناظر بیطرف که در میان فرهنگها و تمدنهای متعارض (در نگاه دوم) گیر کرد، خارج میشود و میتواند تصویرهای مربوط به تمدن خودی و تمدن دیگری را بر هم منطبق سازد.
به نظر نویسنده، استفاده از تصورتمدنی برای ما فوایدی دارد: اول آنکه از پیشداوری تمدنها نسبت به یکدیگر کاسته میشود."