خلاصه ماشینی:
"از طرفی آنچه به عنوان سیاست اعتدالی، در دولت دوم آقای خاتمی در دستور کار قرار گرفته است، نه از جهت تئوریک و نه از جهت ارتباط با امر اجتماعی، پایههای روشنی ندارد.
از نظر ایشان، سیاست اتخاذ شده در این مدت، سیاستی که از سوی دولت خاتمی و نیروهای هوادار و مؤتلف ایشان در پیش گرفته شد، نتوانست آن بحثهای مفهومی و مطالبات را در یک جا سازمان دهد و ایشان را نماینده مناسبی برای پاسخگویی به آن درخواستها قرار دهد؛ همچنین نتوانست با یک چارچوب برنامهریزی شده و سازمانیافته، نیروهای اجتماعی مقوم آن مطالبات را حمایت کند.
اگر این را خواستی اجتماعی بدانیم که رأی لازم نیز برای آن به دست آمده است، مشخص میشود که مدیریت ایشان تناسبی با این نمایندگی نداشته است.
اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، بعید است دولت اصلاحات یا کلیت نظام بتواند قدرت ارتباط خود را با امر اجتماعی حفظ کند."