چکیده:
جامعهشناسی معرفت، با اینکه مبحثی نوپاست، توجه بسیاری از ارباب
فضل را به خود جلب نموده است. این رشته در پی تبیین شناخت انسان اجتماعی
در ارتباط با عوامل و تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. به نظر
آقای قیصری، دو نوع معرفت علمی و غیرعلمی داریم: معرفت علمی در علوم تجربی
طبیعی و معرفت غیرعلمی و غیرمدون در علوم انسانی وجود دارد. نوع کار در این
دو نوع معرفت متفاوت است. آقای قیصری دربارهی نسبتی که میان اسطوره و
دین، از یک سو، و معرفت، از سوی دیگر، برقرار است، توضیح کوتاهی داده است.
خلاصه ماشینی:
"اما معرفت غیرسیستماتیک یا غیرمدون را میتوان عامل تشکیلدهندهی مادهی خام علوم انسانی دانست که البته غیرمدون بودن آن، به هیچ وجه، دلیل بیاعتباریاش نیست؛ بلکه این نوع معرفت، ملاک و معیارهای خاص خود را دارد و اگر هدف، دستیابی به فهم دادهها یا تجربههای فکری، هنری، فرهنگی، تاریخی و امثال آنها باشد، در این گونه معرفت، با موضوع معنا سروکار پیدا میکنیم.
باید توجه داشت که در اینجا نیز معانی متفاوتاند و با معنی مشترک و متحدالشکلی، مانند دادههای علوم تجربی یا طبیعی، سروکار نداریم؛ بلکه معرفتمان خاص است و جهت درک و فهم دادهها یا تجربیات انسانی و فرهنگی، خردابزاری، به تنهایی، چندان به کارمان نمیآید و نیازمند به کار بستن نوع دیگری از خرد، یعنی خرد تفسیری و هرمنوتیک هستیم.
البته به نکتهی دیگری نیز باید توجه داشت و آن اینکه در علوم فرهنگی و نامدون، با آن روند تکاملی و خطی که در علوم تجربی و طبیعی به عنوان پیشفرض میگیریم، روبهرو نیستیم؛ بلکه هر لحظه میبایست موضوع شناسایی خود را به معنا و فهم در آوریم."