خلاصه ماشینی:
"انتخاب، 10/5/81 مقاله به بررسی دیدگاههای هابرماس در باب عقلانیت میپردازد.
او بین شناخت توصیفی با هدف سلطه بر طبیعت، شناخت هنجاری با هدف درک روابط تفاهمی میان گروههای اجتماعی، و شناخت انتقادی با هدف آگاهی بخشیدن به آدمی و آزادسازی او از سلطه خودابزاری تمایز مینهد.
او معتقد است در ابتدای پیدایش مدرنیته، بین عقلانیت ابزاری و عقلانیت تفاهمی رابطه دیالکتیکی وجود داشت؛ ولی اکنون با سلطه عقلانیت ابزاری، عقلانیت تفاهمی رنگ باخته است.
او همسو با فرانکفورتیها، انسان را اسیر سرمایهداری میبیند؛ ولی برخلاف آنان معتقد به راه رهایی است و آن را گسترش عقلانیت ارتباطی میداند.
عقلانیت ارتباطی و فرهنگی ضامن آزادی حقیقی و تنها راه رسیدن به واقعیت است، و تنها راه حاکمیت این مهم، گسترش حوزه عمومی با وساطت روشنفکران مستقل و آزاد است.
آلترناتیو پیشنهادی هابرماس برای سیستم، که عرصه حاکمیت عقلانیت ابزاری است، گسستن روابط اقتدارآمیز و تکثربخشیدن به شیوههای زندگی در چارچوب زیستجهان است.
او پستمدرنیستها را نیز به نقد میکشد و معتقد به وجود حقیقت مستقل از قدرت است."