چکیده:
در باب جهانیشدن دو دیدگاه وجود دارد که یکی آن را طرحی غربی
میداند و دیگری آن را روندی طبیعی و تاریخی به شمار میآورد. در این مقاله به
پنج دیدگاه از متفکران جهان اسلام اشاره شده است که هر کدام در یکی از دو دیدگاه
پیشگفته جای میگیرند.
خلاصه ماشینی:
"اما مسلمانان در برابر چنین وضعیت خطیری چگونه میتوانند رفتار نمایند؟ به نظر ماهاتیر محمد، مسلمانان باید بکوشند روند جهانیشدن را درک کنند و با این درک خود را آماده سازند که نه تنها خطرها را از خود دور نمایند، بلکه از روند جهانیشدن برای رسیدن به کشورهای توسعهیافته، هم در فنآوری اطلاعات و هم در توان صنعتی، بهره گیرند.
حنفی جهانیشدن را یک فرآیند فراگیر و همه بعدی میداند که با آثار اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و هویتی همراه است: در بعد اقتصادی، توسعه تجارت آزاد و دستیابی به بازارهای جهان سوم و تأمین مواد خام نفتی و غیرنفتی از این کشورها مورد توجه است؛ در بعد سیاسی، مهمترین هدف جهانیشدن، ترویج لیبرالیسم سیاسی است؛ اما در این میان به نظر حنفی، بعد هویتی جهانیشدن اهمیت جدیتری دارد.
ولی معتقد است دفاع از فرهنگ و هویت خودی در برابر جهانیشدن، نبایستی به مفهوم رفض و نفی مطلق جهانیشدن تلقی گردد؛ زیرا این امر به قول حنفی، تصحیح خطا به خطاست.
2. اما در هر حال، نباید از نظر دور داشت که جهانیسازی پدیدهای انسانی و برنامهریزیشده است که با تبلیغات گسترده جهان لیبرال، صورتی طبیعی بر آن پوشانده میشود، در قالب یک روند تاریخی به نمایش در میآید و برای روشنفکران جهان سوم به صورت یک ضرورت اجتنابناپذیر جلوه داده میشود، تا هرگونه مقاومتی را از آنان بگیرد و اندیشه آنان را تنها در چگونگی همراهی با آن و بهرهگیری از فرصتهای آن بهکار اندازد.
وی میگوید: «لازم نیست که جهانیشدن به معنای داشتن جهانی بدون مرز باشد؛ مرزها میتوانند همچنان سر جای خود باقی بمانند و باید همچنان مورد احترام باشند، اما با فنآوری مدرن، اطلاعات به همه اشکال خود، میتواند بدون هیچ محدودیتی از مرزها بگذرد."