چکیده:
نویسنده پس از تعریف «معنویت» به «تدین متعقلانه» یا «فهم عقلانی از
دین»، دوازده مؤلفه یا ویژگی را برای تدین متعقلانه برمیشمارد و به توضیح هر
کدام میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"(1) افزون بر این، تفسیر «تدین متعقلانه» به «فهم عقلانی از دین» قابل تأمل است؛ زیرا چنین مینماید که در نزد نویسنده محترم، تدین، در جنبه معرفتی مواجهه آدمی با دین (یعنی همان فهم از دین) منحصر میگردد؛ حال آنکه به احتمال زیاد، ایشان جنبههای دیگری را نیز (مانند تجربه دینی) برای دیانت در نظر دارند که چه بسا در نظر گروهی، از بعد معرفتی آن مهمترند.
خلاصه سخن آنکه حکم قاطع نویسنده مبنی بر اینکه هیچ دینی برتر از دین دیگر نیست، تنها بر مبنای نوعی پلورالیسم در باب حقانیت و نجات بخشی ادیان استوار است که در سالیان اخیر، مباحث بسیار پیچیدهای را در حوزه فلسفه دین برانگیخته است و از این رو نمیتوان این مسأله را صرفا بر پایه یک تشبیه فیصله داد؛ بهویژه اگر دغدغه اثبات سازگاری آن با مواضع درون دینی را فراموش نکنیم.
8. نویسنده محترم در بیان مؤلفه هفتم، مدعای سنگین دیگری را به صورت قاطع، مطرح میکند: همه گزارههای دینی خردگریزند؛ یعنی «نه بر درستی آنها و نه بر نادرستی آنها نمیتوان استدلال عقلی اقامه کرد» و لذا یک متدین، هیچ یقینی به درستی اعتقادات دینی خود ندارد؛ با این حال در عین بیاطمینانی، دارای طمأنینه است.
آنچه به اختصار میتوان گفت این است که اولا بر پایه دیدگاه بسیاری از اندیشمندان گذشته و حال، دست کم پارهای از آموزههای دینی (مثلا اصل وجود خداوند) قابل اثبات عقلانیاند و ثانیا حداکثر آنچه که منطقا میتوان ادعا کرد، آن است که هیچ گزاره دینیای تا کنون اثبات نشده است؛ ولی گمان نمیرود که نویسنده محترم، مبنای منطقی و معقولی برای این ادعا که «هیچ گزاره دینی قابل اثبات نیست» داشته باشد."