چکیده:
به نظر آقای فراستخواه، سنت قانون اساسی در ایران سابقهای 150 ساله
دارد و کسانی که آن را مطرح کردهاند، به مبانی نظری آن هم توجه کردهاند و در عین
حال شریعت را نیز پاس داشتهاند. نباید میان سنت و تجدد، دوگانگی و تضاد دید.
مدرنیته، تجربه خلاقی است که در متن سنت صورت میگیرد و از سنتها میتوان
برای قانونگذاری استفاده کرد.
خلاصه ماشینی:
"حیات نو، 23/10/80 چکیده: به نظر آقای فراستخواه، سنت قانون اساسی در ایران سابقهای 150 ساله دارد و کسانی که آن را مطرح کردهاند، به مبانی نظری آن هم توجه کردهاند و در عین حال شریعت را نیز پاس داشتهاند.
در زندگی سنتی و سنتگرایی دینی، قبل از اینکه قرائت رادیکال و بنیادگرا از دین صورت بگیرد، هم فقه سنتی وجود دارد و هم حلال و حرام؛ اما این لزوما تعارض خاصی با تجدد ندارد؛ یعنی سنتگرایی لزوما با تجدد جامعه مانعةالجمع نیست و کسانی میتوانند سنتی یا حتی سنتگرا باشند و در حیطه عبادات و زندگی خودشان به مسائل دینی ملتزم باشند؛ ولی در جامعهای زندگی کنند که در آن، تجدد، قانونگذاری دموکراتیک و عقلانیت بشری استقرار یافته است.
شریعت اسلامی همواره در نظر دانشمندان مسلمان به منزله قانون اساسی لازمالاتباع بوده است؛ اما حاکمان این جوامع عموما نسبت به آن بیاعتنا بودهاند؛ چنان که نسبت به هر قانون دیگری نیز بیاعتنایی کردهاند.
3. به نظر میرسد مصاحبهگر بهتر توانسته است به مبنای نظری قانون اساسی مدرنیته و نیز شریعت اسلامی توجه کند و تعارض این دو را با یکدیگر ببیند؛ به طوری که جناب فراستخواه در پاسخ به نفی دوگانهانگاری میان آسمان و زمین، مادیت و معنویت، سنت و تجدد، انسان و خدا و...
ممکن است در میان علما کسانی با وی به مخالفت برخاسته باشند؛ اما چنان که مصاحبهگر محترم نیز اشاره کرده است، نظر شیخ در سنت ریشه داشته و مطابق گرایش و خواست اکثریت جامعه مسلمان بوده است و مخالفت بخشی از علما با وی بیشتر از توجه نداشتن به لوازم و مبانی نظریههای مدرن بوده است."