چکیده:
نویسنده مقاله که از طرفداران اندیشههای دکتر شریعتی است،بر آن
است که تنها جریان فکریای که میتواند اسلام حقیقی را به توده مردم بشناساند،
روشنفکری دینی است. وی هفت ویژگی اساسی برای روشنفکری دینی
برمیشمارد: دگراندیشی؛ مسئولیت؛ میهندوستی؛ سیاست و دیانت را عین یکدیگر
دانستن؛ ارتقای فرهنگی تودهها؛ شناساندن اسلام حقیقی و بدعتزدایی از آن؛
اعتقاد به مردمسالاری.
خلاصه ماشینی:
"دریدن نقاب مثلیشکل استضعاف (که با زور و زر و تزویر شکل میگیرد و جز در سایه استعمار مردم میسر نمیشود) از چهره به ظاهر مقبول و دوست داشتنی «قارون»ها و «فرعون»ها و «بلعم باعورا»های زمان، تنها کار یک جریان سانتریستی یا روشنفکری مذهبی است که به لحاظ عدم وابستگی طبقاتی و عدم سرسپردگی به مظاهر دنیا و به دلیل تخصص در تعلیل و تحلیل صحیح اندیشههای مذهبی، میسر است؛ زیرا طبقهای که با وجوهات شرعی مردم پا گرفت و از آن ارتزاق کرد، به خودی خود عوامزده میشود؛ یعنی بهجای اینکه سیادت و رهبری فکری جامعه را در دست گیرد، خود تبدیل به تختهپارهای میشود که روی امواج فکری عوام جابهجا میگردد.
ز) اعتقاد به مردمسالاری سانتریستهای مذهبی اعتقادشان بر این اصل استوار است که چون متولیان اصلی انقلاب مردم هستند، بنابراین حاکمیت حق مردم است؛ زیرا همانطور که به هنگام جنگ و دفاع از ارزشهای دینی و تمامیت ارضی کشور، این مردماند که با فدیه ساختن جان و مال خویش، به مقابله با تجاوزگران بیگانه همت میگمارند، در زمان صلح و آرامش نیز باید حاکمیت از آن ملت باشد.
3. نکاتی که نویسنده محترم در باره مسئولیتپذیری، سیاست را عین دیانت دانستن، میهندوستی، ارتقای فرهنگی تودهها و اعتقاد به مردمسالاری گفتهاند، پذیرفتنی است، با این قید که در همه موارد باید اسلام را به عنوان حاکم و داور نهایی بپذیریم."