چکیده:
در نظر آقای اکرمی، محیط زیست زمین بهشدت به خطر افتاده و همه
انسانها با هر مبنای فلسفی و فکری باید در فکر حفاظت از آن باشند. این امر ممکن
نمیشود مگر با مشارکت همگانی و احساس همبستگی انسانی فراملیتی و
پدیدآمدن جهانی واحد. تنها در سایه نظام جهانی واحد است که تنازع بر سر ربودن
هرچه بیشتر امکانات حیات پایان میپذیرد.
خلاصه ماشینی:
"خواستهایی که در چارچوب دادگری زیستمحیطی مطرحاند در سطوح گوناگونی، از محله، شهر، استان و کشور تا منطقه، قاره و کل زمین و حتی منظومه شمسی قرار دارند و نوک تیز حمله خواستاران عدالت زیستمحیطی، به سوی آن اشخاص حقیقی یا حقوقیای است که محیط زیست را به اشکال گوناگون میآلایند، یا منابع زمینی را به گونهای نادرست(به معنای اعم آن در عرصههای فنی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی) مصرف میکنند یا کل زمین یا بخشی از آن را با خطری خاص روبهرو میسازند و...
مهمترین این ابعاد عبارتند از: پاکیزه نگهداشتن محیط زیست، توجه به صرفهجویی در مصرف منابع گوناگون زمین، استفاده بهینه از این منابع، همراه با تلاش برای تجدید منابع، جلوگیری از سرد یا گرم شدن بیش از اندازه کره زمین، دستیابی به انرژیهای مطلوب، مقابله با انواع تهدیدهای برونزمینی، مقابله با تخریب زمین، بهویژه در دو شکل آبرسانی به دریاها و جنگلها، مقابله با استفاده از سلاحهای میکروبی، شیمیایی و هستهای که به محیط زیست آسیبهای جبرانناپذیر وارد میسازد، مقابله با آلودهشدن جو زمین به گازهای سمی حاصل از مواد زاید گوناگون کارخانهای و...
درست است که دولتهای ملی موجب پارهپاره شدن زمین در سطوح گوناگون شدهاند و این امر وحدت انسانی را عملا منتفی کرده است، ولی این موضوع راهحلی منطقی و رهایشگر نخواهد یافت، مگر آنکه نوع فلسفه و تربیت و اخلاق و حقوق فعلی رایج در عرصه بینالملل دگرگون شود؛ دگرگونیای نه در راستای آنچه اینک در حال وقوع است؛ بلکه در راستای تحققبخشیدن به آرمانهای بلند همه ادیان بزرگ جهان.
البته این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که چشمانداز روشنی برای این کار وجود ندارد؛ زیرا قدرت سیاسی و حقوقی بینالمللی، در حال حاضر در دست همان کسانی است که بیشترین تلاش خود را صرف تخریب محیط زیست کرده و میکنند."