چکیده:
جهانیشدن به عنوان یک پروسه با جهانیشدن به عنوان پروژه متفاوت است و
اسلام با رویه تکنولوژیک جهانیشدن بیشتر میتواند سازگاری داشته باشد تا با بعد
ایدئولوژیک جهانیشدن؛ زیرا اسلام در محورهای متعددی با جهانیشدن از منظر ایدئولوژیک
تعارض دارد؛ مانند تعارض میان هویت اسلامی و جهانیشدن و تعارض فرهنگ اسلامی و
جهانیشدن.
خلاصه ماشینی:
"در اینجا این سؤال به صورت جدی مطرح خواهد شد که آیا با توجه به درهمتنیدگی ابعاد مختلف زندگی جدید، تا چه اندازه میتوان میان پدیدهها از این منظر جدایی انداخت؟ و آیا اساسا میتوان تکنولوژی را فاقد بار ارزشی و فرهنگی دانست؟ اسلام و رویه تکنولوژیک جهانیشدن جهانیشدن تکنولوژی اطلاعات اشاره به وضعیتی دارد که در اثر کشف و ساخت تکنولوژیهای جدید ارتباطی، اطلاعات و نیازمندیهای بازرگانی و تجاری کشورها از طریق شبکههای اینترنت، ماهواره و نرمافزارهای رایانهای قابلتأمین میباشد.
پاسخ دیگر این نکته را مطرح میکند که هر چند تکنولوژی ماهیت خنثی و بیخاصیت ندارد بلکه برخی لوازم فرهنگی و ارزشی را با خود حمل میکند، اما عمدتا در حوزه تکنولوژی، چالش و تعارض فرهنگی و ارزشی کمتری مشاهده میشود؛ زیرا تکنولوژی و فنون جدید ابزاری است در دست جوامع که میتوانند از طریق آن به بسط و تعمیق باورهای فرهنگی و ارزشی خویش نیز بپردازند.
بنابر تفسیر اول به ظاهر چندان تعارضی مشاهده نمیشود، اما نمیتوان یک نوع تعارض نامرئی و غیرملموس را از نظر دور داشت؛ زیرا حتی اگر جهانیشدن فرهنگ به مفهوم استفاده از شبکهها جهت جهانیسازی فرهنگهای قومی، مذهبی و بومی باشد، این سؤال مطرح میشود که آیا همه فرهنگها و کلیه جوامع از دسترسی برابر به تکنولوژی برخوردارند؟ به عبارت دیگر، آیا حاملان کلیه فرهنگها در کنار هم فرآیند جهانیشدن را شکل میدهند یا آن را هدایت مینمایند؟ طبعا پاسخ منفی خواهد بود، در این حالت تفسیر نخست، به نوعی، به تفسیر دوم و سوم از جهانیشدن فرهنگ باز میگردد."