خلاصه ماشینی:
"روشنان گزارشی از شب شعر مشترک شاعران ایران و آذربایجان روبهروی من فقط تو بودهای در روزهای پایانی شهریورماه گروهی از شاعران،ادیبان و روزنامه نگاران ادبی،به منظور حضور در آرامگاه نظامی گنجوی و برای ارتباط با شاعران و محافل ادبی جمهوری آذربایجان،سفری فرهنگی به این کشور داشتند که خبر این سفر در اکثر جراید بازتاب داشت.
2-اولین شعری که از سلمان خواندم غزلی بود با این مطلع: امروز اگر سوخت ای دوست غم برگ و بار من و تو فردا میآید از این باغ بوی بهار من و تو من دانش آموز سال اول راهنمایی بودم و تازه به وادی شعر پا گذاشته.
این غزل را یکی از دوستان شاعر در دفتر من نوشت و برای اولین بار دیدک که یک شعر در عین محکم و عمیق بودن چه مقدار میتواند صمیمی باشد.
شعرهای سلمان اگرچه به لحاظ زبان به آن حدی که شاخص باشد و بتواند تأثیر بگذارد نیست و او هنوز تا پختگی کامل زبانی فاصله داشت اما توانایی عاطفه و تخیل در شعرهای او به حدی است که ماندگاری آنها را تضمین میکند."