خلاصه ماشینی:
"اتفاقهایی که در ذهن و ضمیر شاعر از راه مشاهده و دیگرگونه نگریستن او روی میدهد و بعد این مجموعه را که بخوانی این اتفاقها را در زبان،عاطفه و تخیل شاعر میتوانی ببینی: «از همان روز که لبهای تو را مینوشت /من دهان نداشتم که داد بزنم/عطش داشتم/نخوانده ماندن از نوشته نشدن غمانگیزتر است/برای سنگی که گوشهای افتاده/....
این شعر کوتاه نمونهای بسیار موفق در این باب است:«نشستهام اینجا و فال ورق میگیرم/سرباز پیک با نیزهای توی دستاش/افتاد روی فرش/ -سرباز وظیفه محمد طلوعی،دستهی دوم،گروهان دوم،دورهی هفتاد و پنجم آموزشی/نه،من نبودم که افتادم/من هنوز توی برگها ماندهام /و سرک میکشم» اما در همین مجموعه شعرهایی که شاید سه یا چهار شعر اینگونه باشد،محمل اتفاقهایی است که فقط در سطح میافتند و در یک عنصر شعری و بیشتر البته عنصر زبان، بروزی کاملا ظاهر و درونی ناشده دارند.
در این شماره شعر مصطفی محدثیخراسانی که سردبیری مجله را بعد از دکتر محمد رضا ترکی به عهده گرفته است."