خلاصه ماشینی:
"صحنه:فاوست با کتوشلوار مریم علیکرمی (به تصویر صفحه مراجعه شود) تاکنون هنرمندان بسیاری روی نمایشنامهی فاوست کار کردهاند و از آنجایی که این نمایشنامه به موضوع مهمی چون انسان مدرن،بندگی نفس و بحرانی که او در آن قرار دارد،میپردازد،مطمئنا هیچگاه تاریخ انقضا نخواهد داشت و همچنان سوژهی خوبی برای نمایشنامهنویسان و کارگردانان تئاتر خواهد بود.
فاوست روی زمین مینشیند و پس از این که مفیستو با چابکی او را با یک دستمال خیس تمیز میکند،از جای خود برخاسته و میگوید:«نبض زندگی در حال زدن است»و با گفتن این جمله سفر خود را به جهان و زمان آغاز میکند.
ماتیاس گونتر کارگردان نمایش در مصاحبهای عنوان میکند که از خیلی چیزها صرفنظر کرده،زیرا درواقع بخش دوم فاوست یک درام خواندنی و غیرقابل اجراست و هرکس که بخواهد تمام جزئیات را روی صحنه بیاورد،درواقع بالماسکهای به راه انداخته است مانند پیتر اشتاین."