چکیده:
در این گفتوگو این پرسش پاسخ داده میشود که آیا آزادی یک مقوله ذاتی دین
است یا از عرضیات آن بهشمار میرود. آقای فاضل به دو رویکرد فقهگرایانه و عرفان گرایانه
به دین اشاره میکند و پاسخ پرسش فوق را در هر یک از رویکردها بازگو میکند. در نظر
ایشان، جمع میان این دو رویکرد محال عقلی نیست.
خلاصه ماشینی:
"اگر رویکرد ما به دین رویکرد فقهگرایانه باشد، آزادی یک مقوله عرضی خواهد بود؛ یعنی هیچ فقیهی بر اساس فتاوایی که میدهد، یا هیچ مکلفی بر اساس اعمالی که به خاطر شرح وظایف خود انجام میدهد، نمیتواند آزادی را یک مقوله ذاتی دین بداند؛ زیرا آنجا بحث تکلیف در میان است و انسان آزادی گزینش رفتار را ندارد و در دایرهای قرار میگیرد که در آن، ملزم و مکلف است.
و اگر مبنا این باشد که آزادی در اصل دین ملحوظ و مأخوذ است، ذاتی دین، یعنی جزیی از دین است؛ یعنی عارف آزادی را در اصل دین میبیند و طبق همین نگرش که از دین و آزادی دینی دارد هر نوع طریقی را که بخواهد اخذ یا طرد کند، چنین مبنایی هم متزلزل است؛ زیرا آزادی بدین معنا و بهطور مطلق با اغراض شارع در تعارض است.
ثالثا، بین التزام عملی به احکام فقهیه توسط مکلف (اعم از مجتهد و مقلد) و بین انحصار این طریق برای رسیدن به خدا خلط شده است؛ زیرا اگر مکلف ملتزم به عمل به احکام خاص شرعیه هست و نمیتواند امر خداوند را که واجبالاتیان است، ترک کند و یا شکل دیگری از عبادت را که مطلوب شارع نیست، انجام دهد، اما در این طریق منحصر نیست، بلکه در کنار این رویکرد فقه گرایانه، از طی راههای دیگر برای رسیدن به خدا منع و نهی نشده است.
اما آنچه قابل تأمل است آن است که اگر مراد از تکثرگرایی ناشی از آزادی عقیده، وجود عقاید مختلف در عرصه اندیشه است، چنین امری بسی روشن و صحیح است؛ زیرا آزادی عقیده فرع بر وجود عقاید و تکثر آنهاست تا از این رهگذر، شخص بتواند یکی را برگزیند."