خلاصه ماشینی:
"وجود احساس مسئولیت و فاصله داشتن با وضع موجود در روشنفکران بهواسطه خودآگاهی آنان است.
در واقع، فاصله انتقادی با وضع موجود یک خصیصه روشنفکری است.
تاریخ روشنفکری در ایران معاصر دقیقا از همان منطق و سازوکارهای تاریخ روشنفکری در اروپا تبعیت نکرده است.
تمام منورالفکران و روشنفکران ایرانی در «توسعهنایافتگی» و «عقبماندگی» ایران نسبت به غرب متفقالقول بودهاند و اختلاف آنان در ارزیابی جوهره این عقبماندگی و نیز ارائه راهحلها و پاسخ به پرسش «چه باید کرد؟» بوده است.
روشنفکری در ایران، برخلاف روشنفکری در اروپا، که عامل و محصول تحولات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی است، زاییده برخورد ما با فرهنگ و تمدن غرب است.
از آنجا که روشنفکران با خرد و عقل سروکار دارند نه با تقلید، اگر دین را یک امر بستهبندی شده و جزمی بدانیم که نسبت به تحولات اجتماعی و تاریخی کاملا لااقتضاست، در آن صورت، هیچ ارتباطی بین روشنفکری و دینداری وجود ندارد."