چکیده:
هر چند اصل بر تساوی حقوق بشر است، اما بعضی اقشار همچون زنان و کودکان،
نیازمند حمایتهای بیشتر هستند. مواردی همچون پرداخت نفقه، محاسبه مهریه به نرخ روز،
اجرتالمثل، کارهای زن در خانه و امثال آنها حمایت از زن نیست، بلکه در این حمایتها هم
نگرش مردسالارانه حاکم است.
خلاصه ماشینی:
"اگر قرار باشد از زنی بهخاطر وظایف دوگانهاش حمایت کنیم، بهتر است که خدمات اجتماعی رایگانی را در اختیارش قرار بدهیم، به جای اینکه مرد را موظف به پرداخت نفقهاش کنیم و بگوییم مرد بالاجبار باید برود کار کند و مخارج همسرش را بپردازد.
چنان که میدانیم، این نظریه که عمدتا برخاسته از حقوق مدرن غرب است، در مقابل تساوی حقوق، سعی میکند در وظایف و کارکردهای اجتماعی زنان و مردان نیز مشابهسازی کند.
البته در این سیستمهای حمایتی هم وحدت نظر و رویه وجود نداشته است، ولی در مجموع همه آنها تلاش کردهاند که با حفظ برابری حقوق و فرصتها، از فشار مضاعف بر زنان در جامعه مدرن جلوگیری کنند.
ناگفته پیداست که مقوله طلاق و شرایط پس از آن مخصوصا اگر حضانت فرزندان را نیز به دنبال داشته باشد، امتیازی برای زنان به حساب نمیآید، بلکه یکی از مشکلات مهم جامعه زنان در همه جوامع بشری است.
در مقابل، معتقدیم که باید از اساس در نگرش «تشابهمحوری» و کارکردهای آن تأمل ورزید و با تجربههای بهدست آمده، به دیدگاه «تناسبمحوری» و تأمین حقوق عادلانه و متناسب برای زنان و مردان از طریق رعایت ویژگیها و خصلتهای جنسیتی و نقشهای آنها در خانواده و جامعه روی آورد.
در این حالت، پیشبینی شده است که در شرایط عادی و بدون عذر حق بر هم زدن عقدی را که پذیرفته است نداشته باشد، ولی در همینجا نیز اگر بقای عقد به نوعی موجب ضرر و زیان به زن میشود، با حمایتهای قابل پیشبینی در سیستم قضایی اسلام، حاکم شرع چنین حقی را برای زن منظور میدارد."