خلاصه ماشینی:
"لذا جای تأسف است که در سطح وزارت یا ریاست دانشگاه درست مثل افراد بیتجربه و دانشجویان تازهکار و«زود قضاوت کننده)فکر میشود(البته متأسفانه این روند سالهاست ادامه دارد و در رژیم گذشته هم رواج داشت)نکته دوم اینکه آیا دانشگاه برای همه افراد هیأت علمی خود امکانات علمی و آموزشی و افزاینده علم فراهم کرده است؟دانشگاهی که بورسیه و فرصت مطالعاتی و تحقیقاتی آن سهم عده بخصوصی میشود و امکانات تکنیکی در خدمت گروه خاصی قرار میگیرد و تقسیم در بخشهای تخصصی و یا تکنیکی تابع ارادهء و نظر گروه بخصوصی است،آیا این حرفها را دارد؟راست و حسینی بگوئید میخواهیم عدهای نورچشمی را بیاوریم و از شر عدهای خلاص شویم.
اتیمولوژی یونانی ذکر میشود ولی ایرانی یاد نمیشود!دانشجویان و حتی اساتید اسم داروها را نمیشناسند(حالا این بزرگوار رکود علمی نداشت بلکه با آسانسور درجه یک بالا هم رفته!) مثال دوم یک روز به دفتر نشر دانشگاهی رفتم و مطلبی راجع به واژه خشبات که اصل آن خشپ(فارسی باستان-شب)و پات(نگهبان) میباشد و در اصل کشتیهای شبپیما یا نگهبان شب است تقدیم کردم،نیز راجع به قانون ادغام در فارسی باستان مطالبی عرض شد این مطالب قبلا به اطلاع دو نفر از اساتید زبانشناس و خیلی از کارشناسان رسیده بود و آنها بر آن مهر تأیید زده بودند،حالا من به درست بودن مطلب کمتر کار دارم بحث من اینست که یکی از مسئولین بلند پایه کمی چپ چپ نگریست و دلسوزانه!هشدار داد آقای دکتر نمیترسی این تیرهای زهرآگین به شاهین علم بخورد،آنرا مجروح کند و بمیراند؟کمی در فکر سلامت علم باش!دلم سوخت که محیط علمی ما چه اندیشههایی را پرورده است."