چکیده:
مصاحبه حاضر، که در دو شماره مجله ارائه شده است، با این هدف
صورت گرفته است که در گام نخست، موارد تعارض و ناهمخوانی احکام دینی و
حقوقبشر را «توصیف» کند و در گام بعدی به ارائه «راه حل و تجویز» در زمینه
ارتباط میان حقوقبشر و احکام اسلامی، بپردازد. آقای کدیور میان اسلام سنتی و
اسلام معاصر تمایز میگذارد و تفاوتهای آنها را بر میشمارد.
خلاصه ماشینی:
"در محور چهارم نیز حق ویژه فقها یا روحانیون در حوزه عمومی، اولا فاقد مستند شرعی معتبر (حداقل از دید منتقدان متشرع این دیدگاه) است؛ ثانیا، فاقد دلیل عقلی است، ثالثا و از همه مهمتر، دلیل برخلاف آن موجود است.
بر این اساس، ولیفقیه میتواند کلیه احکام شرعی که تناسبی با مقتضیات زمان و مکان ندارند یا مصلحت نظام را تأمین نمیکنند، مادامی که چنیناند لغو کند؛ که بیشک با این ابتکار، تعارض اسلام سنتی با اندیشه حقوقبشر مرتفع میشود.
درحالیکه نویسنده، بردهداری را از نگاه اسلام سنتی، «سنت حسنه» معرفی کرده و میگوید: «اسلام تاریخی معتقد است که با مهیا شدن شرایط، میباید این سنت حسنه را احیا کرد و از مزایای آن در چارچوب شریعت بهره برد» ب) بر فرض باقی بودن نظام بردهداری، حقوق اسلامی، مالکیت بردگان را به کلی انکار نکرده است و برخی از فقها در همه اقسام برده و برخی دیگر در اقسام خاص، امکان مالکیت برده را پذیرفتهاند.
ج) بر فرض بقای نظام بردهداری و عدم امکان تملک برده از نظر حقوق اسلامی، از آقای کدیور میپرسیم که آیا مالک برده میتواند به دلخواه خویش بردهاش را بکشد؟ آیا هیچ فقیهی چنین اجازهای داده است؟ البته نویسنده در جایی میگوید: «برده ملک مولای خود است و مالک شرعا مجاز است هرگونه که صلاح میداند در ملک خود تصرف کند.
به ایشان تذکر میدهیم که مقررات حقوقبشر، ویژه بشر امروز نیست و برای انسان، «بما هو انسان» در نظر گرفته شده؛ و لذا اگر اسلام فقاهتی، برخلاف حقوقبشر است، در قرون گذشته هم مخالف با حقوقبشر بوده."