خلاصه ماشینی:
"جریاناتی که علاقه دارند به بحث تفاوت میان شرق و غرب دامن زنند، میخواهند این مفهوم را در اذهان جا بیندازند که ما بدون آنکه متوجه باشیم، خودمان را تغییر میدهیم و دچار غربزدگی میشویم؛ درصورتیکه شرق و غرب تنها از لحاظ جغرافیایی متفاوتاند.
ما باید به دنبال این باشیم که اگر غرب با ما تفاوت دارد آنها را بیابیم و آنچه را به درد ما میخورد اخذ کنیم.
درست اقتباس کردن و درک مدرنیته فرایندی است که امروزه همه با آن مواجه هستند و ما نمیتوانیم به بهانه تفاوت ماهیت، کل غرب را رد کنیم و خود را از پیشرفتهای دنیای مدرن و دستاوردهای آن بینیاز نشان دهیم.
اما آنها نه تنها هیچ دستاورد مثبتی برای جامعه نداشتند؛ بلکه میخواستند روشهای غیرانسانی و دموکراتیک را در جامعه رسوخ دهند در مقابل او شریعتی معتقد بود که هر آنچه از غرب میآید، باید شکافته و تحلیل شود تا ببینیم چه عناصر مفید و خوبی دارند در پایان اشاره میشود که ما باید موقعیت امروزمان و راهکارهای آیندهمان را مشخص کنیم."