خلاصه ماشینی:
"در بررسی تاریخ حکومت جهانی، پنج نظریه مبنایی در این مورد مطرح میشود که عبارتاند از:حکومت جهانی بر مبنای استثمار و سودجویی که آخرین نمونه آن امپراتوری بریتانیای کبیر میباشد؛ حکومت جهانی بر پایههای مادی که در قالب اندیشه کمونیستی تبلور یافت؛ حکومت جهانی بر پایههای عاطفی، و سازمان ملل را الگوی این تفکر میدانند؛ حکومت جهانی بر پایههای عقلانی که مدعیان آن رواقیون در قرن چهارم قبل از میلادند و آنرا مکتب فکری حکومت جهانی دانستهاند.
نویسنده هیچیک از نظریات فوق را دارای ضمانت اجرایی نمیداند و بنابر نظریه پنجم، حکومت جهانی بر پایههای دینی، بر مبنای تثبیت توحید تشکیل میشود.
این پنج ویژگی همه در دین گرد هم میآیند لذا، حکومت دینی، اعتقادی و ایدئولوژیک است، نه حکومتی صرفا فکری و عقلانی، آغازی اخلاقی و پایانی سیاسی و جغرافیایی دارد که البته، این پایان فراگیر، اصالت ندارد و میتواند بر اساس شرایط، تغییر کند."