چکیده:
زنان در ایران در معرض تبعیض جنسیتیاند. برای رفع این تبعیضات باید پویش زنان به یک جنبش
نشاندار با عنوان فمینیسم تبدیل شود. بدین منظور باید تمامی عوامل فمینیستی دفاع از حقوق زنان - اعم از
متفکران و عناصر اصلی، هواداران و علاقهمندان - با نشان «فمینیسم» معرفی شوند و ترسی از فمینیست نامیده
شدن نداشته باشند
خلاصه ماشینی:
"به بیان دیگر، حاملان کسانی هستند که یک یا چند مسئله اجتماعی را - در اینجا مسئله زنان را - به یک جنبش اجتماعی تبدیل میکنند تا با «قدرت اجتماعی» ناشی از جنبش، حقوق پایمال شده و شرایط نابرابر جنسیتی را که معمولا قدرت سیاسی و قدرت نهادهای مرد و پدر سالار آنها را تغذیه میکنند، برطرف کنند.
نمونه دیگر خانم رخشان بنی اعتماد کارگردان سینماست که اغلب فیلمهای تأثیرگذارش دفاع از حقوق زنان است، ولی از کاربرد واژه «فمینیسم» اکراه دارد (با این همه، ادعای نگارنده این نیست که تک تک مدافعان زنان در ایران چنین میکنند، بلکه عدهای هم هستند که با صراحت خود را فمینیست میدانند، ولی هنوز این استفاده در میان فعالان تأثیرگذار رایج نشده است).
در ذیل این تقسیمبندی، اکنون بهتر میتوان به این پرسش پاسخ داد که چرا تاکنون در ایران پویش زنان به جنبش تبدیل نشده است؟ وقتی که هنوز مدافعان حقوق و شرایط برابر زنان، خود را آشکارا با عنوان فمینیست (طرفداران حقوق زنان) هویتیابی نمیکنند و به جامعه نمیشناسانند، این بدین معناست که «هواداران» و «علاقه مندان» از هسته بسیجگر و هدایتکننده در جامعه محروماند و جمعیت بیطرف هم به زندگی خود ادامه میدهد و در جامعه هم خبری از جنبش زنان نخواهد بود.
مدافعان زنان خود را با واژه فمینیست هویت یابی نمیکنند زیرا آنها و نیز جامعه، فکر میکنند فمینیسم با «نهاد خانواده» که بنیان جامعه است ضدیت دارد، اما این نگرانی ناشی از بیتوجهی به بدنه اصلی گفتمانها و مطالبات فمینیستی در دویست سال گذشته است؛ زیرا فمینیستها عمدتا با نهاد خانواده ضدیت ندارند، بلکه با نوع خانواده «مردسالار» ضدیت دارند و بهجای آن بر «خانواده دموکراتیک» تأکید میکنند."