چکیده:
با هدف شناسایی رابطه نظریه های ضمنی هوش و باورهای خودکار آمدی، تعداد 400 دانش آموز (160 دانش آموز پسر و 240 دختر) شاغل به تحصیل در دوره پیش دانشگاهی شهر مشهد و در رشته های ریاضی - فیزیک و علوم انسانی به طور تصادفی انتخاب شدند. برای ارزیابی نظریه های ضمنی هوش از پرسشنامه محقق ساخته و برای سنجش باورهای خود کار آمدی عمومی، از مقیاس خودکار آمدی عمومی، شوارز و جروسالم (2000) و برای سنجش خودکار آمدی تحصیلی از پرسشنامه بندورا (2000) استفاده شد. یافته ها نشان داد که: نظریه های ضمنی هوش قادر به پیش بینی باورهای خودکار آمدی (عمومی – تحصیلی) هستند، تفاوتی میان نظریه های ضمنی هوش دختران و پسران وجود ندارد در حالی که این تفاوت بر حسب رشته تحصیلی مشاهده می شود، دختران در مقایسه با پسران باورهای خودکار آمدی عمومی بالاتری دارند، باورهای خودکار آمدی دانش آموزان دو رشته تحصیلی متفاوت است و به طور کلی می توان نتیجه گرفت که نظریه های ضمنی هوش و باورهای خودکار آمدی ضمن ارتباط با یکدیگر تحت تاثیر جنسیت و رشته تحصیلی قرار دارند.
خلاصه ماشینی:
"تی میان نظریههای ضمنی هوش دختران و پسران وجود ندارد درحالیکه این تفاوت برحسب رشتهی تحصیلی مشاهده میشود، دختران در مقایسه با پسران باورهای خودکارآمدی عمومی بالاتری دارند،باورهای خودکارآمدی دانشآموزان دو رشتهی تحصیلی متفاوت است و بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که نظریههای ضمنی هوش و باورهای خودکارآمدی ضمن ارتباط با یکدیگر تحت تأثیر جنسیت و رشتهی تحصیلی قرار دارند.
4. تعیین سهم نظریههای ضمنی هوش،جنس و رشتهی تحصیلی در پیشبینی باورهای خودکارآمدی(عمومی-تحصیلی) روششناسی افراد شرکتکننده: تعداد 004 دانشآموز دختر و پسر دورهی پیش دانشگاهی که در سال تحصیلی 48-3831 در دو رشتهی ریاضی-فیزیک و علوم انسانی شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند.
مقایسهی نظریههای ضمنی هوش برحسب جنسیت و رشتهی تحصیلی: برای پاسخگویی به این سؤال از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده شده است.
نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نظریههای ضمنی هوش براساس رشتهی تحصیلی معنادار است(5/87-(583،4) F ، P>0/001 )؛به عبارت دیگر،دانش آموزان دو رشتهی تحصیلی ریاضی-فیزیک و علومانسانی دارای نظریههای ضمنی متفاوتی از هوش هستند.
خلاصهی تحلیل واریانس تک متغیری اثرهای اصلی رشتهی تحصیلی برای عاملهای نظریهی ضمنی هوش (به تصویر صفحه مراجعه شود) براساس جدول شمارهی 6 اثر اصلی متغیر رشتهی تحصیلی برای عامل افزایشی هوش معنادار است.
خلاصهی تحلیل واریانس تک متغیری اثرهای اصلی رشته برای عاملهای خودکارآمدی عمومی و تحصیلی (به تصویر صفحه مراجعه شود) بحث و نتیجهگیری یافتههای پژوهش به طول کلی نشان داد که نظریههای ضمنی هوش توان پیشبینی باورهای خودکارآمدی(عمومی-تحصیلی)را دارند.
یافتههای پژوهش نشان داد که اثر متغیر جنس برای باورهای خودکارآمدی عمومی معنادار است و دختران بهطور معناداری خودکارآمدی عمومی بالاتری در مقایسه با پسران دارند."