خلاصه ماشینی:
"یکی از بنیانهای این مکتب، فردگرایی و اصالت انسانی است که در پی فراهم آمدن آزادی بیشتر برای فرد انسانی است؛ 2.
تاریخچه لیبرالیسم و تأثیر دوران قرون وسطی در شکلگیری آن و نقش جریان اصلاح دینی در این مورد بررسی میگردد و نتیجه گرفته میشود که لیبرالیسم روایتی اینجهانی از پروتستانتیزم است؛ 3.
حضور لیبرالیسم در عرصههای مختلف و رابطه آن با سرمایهداری و فردگرایی تبیین میشود؛ 4.
لیبرالیسم در عرصه فرهنگ، نسبیت اخلاق، آزادی بیان، نابودی تقدسها و ارتباط این موارد با هم روشن میشود؛ 6.
ارتباط روشنگری کانتی با لیبرالیسم و نسبت عقل و دین و این نسبت در دو دین اسلام و مسیحیت با هم مقایسه شده است؛ 8 .
با ذکر مثالهای متعدد و استناد به آموزههای اسلام در زمینه تعقل و علمآموزی نتیجه میشود که عقل ابزاری با عقل مورد نظر اسلام، تفاوت ماهوی دارد.
آزادی در مکتب لیبرالیسمبه دلیل آنکه شناخت صحیحی از انسان ندارد، اشتباه معنا شده است؛ 10."