خلاصه ماشینی:
"در رد این نظریه گفته شده است که اگر بر فرض فیزیک اسلامی نداشته باشیم (که چنین نیست)، به جهت تفاوت روششناختی تولید علم در علوم طبیعی و انسان نیست؛ بلکه میبایست پایههای محکم روششناختی برای تولید دانشهایی نظیر اقتصاد اسلامی و...
بدیهی است که هر یک منبعث و متأثر از فرهنگ خاص جامعه خود، منظر و نظریه خود را انتخاب میکند و مجموعهای از معارف فیزیکی یا اقتصادی را به وجود میآورد که با پژوهشگر دیگر متفاوت است.
اما مبنای اعتقادی ما به توقف تا این حد رضایت نمیدهد؛ زیرا پژوهشگری که افق دید خود را متأثر از مجموعه باورها، ارزشها و اعتقاداتش، که بر نظریهپردازی و گزینش واقعیتهای مشاهدهپذیر و فهم و بیان آن مبتنی است، و از کانون علم موافق خداوندی برگرفته است، قطعا به نظریات عامتر، فراگیرتر و صادقتری نسبت به پژوهشگری که افق دید خود را از مجموعه باورها، اعتقادات و پایههای نظری که محصول تجربه تاریخی ـ فرهنگی جامعه خود است برمی گزیند، دسترسی پیدا میکند."