خلاصه ماشینی:
اما در واقع این امر صورت نمیپذیرد: -اگر بار مالیاتهای تعیین شده برای دولتهای ایالتی و محلی همچون مالیات منابع طبیعی، مالیات فروش در سطوح تولید یا غیر مستقیم، مالیات بر صادرات و واردات در بنادر، مناطق مرزی و فرودگاهها، به سهولت به مصرفکنندگان دیگر استانها و مناطق منتقل شود، نه تنها ناشایست و ناعادلانه خواهد بود، بلکه موجب تشویق دولتهای محلی نیز خواهد گشت، تا آنها به زیان رشد اقتصاد ملی، این مالیاتها را، در مقادیر بسیار بالا وصول نمایند.
با وجود این، چنین مزیتی همیشه بوجود نمیآید: -اگر مسئولیت هزینهسازی دولتهای مرکزی، با مالیاتهای تعیین شده برای آنها مطابقت نداشته باشد یعنی؛کشش هزینههای عمومی از درآمدهای مالیاتی آنها بالاتر باشد، در این صورت بودجه دولت مرکزی بطور جدی کاهش مییابد، که این میتواند بر ثبات اقتصاد کلان اثر سویی بگذارد.
-اگر دولتهای محلی به منظور تأمین کسری خویش به سهولت از بانکها و دیگر مؤسسات مالی وام بگیرند، این امر میتواند منجر به کاهش کارایی دولتهای مرکزی برای تنظیم و تکمیل سیاست مالی و برقراری ثبات اقتصاد کلان، کاهش اعتبار بخش خصوصی، تشویق نامطلوب رقابت بین ایالتها و همچنین افزایش هزینه سود سرمایهگذاریهای تولیدی شود.
عوامل نهادین:تخصیص منابع اقتصادی و هزینه تأمین خدمات عمومی، میتوانند شدیدا تحت تأثیر عوامل نهادین در روابط مالی درون دولتی قرار گیرند، که به شرح ذیل میباشد: -ارائه میزان استقلال و خودکفایی به دولتهای ایالتی و محلی در جهت انجام و تکمیل مسئولیتهای هزینهسازی یا تنظیم سیاستهایشان، با توجه به مالیاتهای محوله به آنها، میتواند در زمینه پاسخگویی به نیازهایی چون ارجحیتهای محلی برای ارائه خدمات عمومی و تخصیص کارایی منابع مالی، کمکی اطمینان بخش باشد.