چکیده:
این مقاله تلاش شده است تا ضمن بررسی فراسنجههای آغازیدن پیدایش اوپک و تحلیل از نقش قدرتمند آن در حفظ انسجام اعضا در سالهای آغازین شکلگیری سازمان، فاز و نشیب یا روند دگرگونی سازمان را تاکنون بررسی نماید.
به همین دلیل ضمن برشمردن متغیرهای درونی و برونی مؤثر بر قدرت اوپک در برشگاههای گوناگون تاریخی نقش فرانسجههای سیاسی و اقتصادی را درترکیبی مناسب بررسی نماید.در پایان، با استفاده از یک دیدگاه راهبردی(استراتژیک)به سناریوی قدرت یابی اوپک و اینکه، چگونه ممکن است اعضای اوپک از هگونی متغیرها در راستای پیدایش اوپکی قدرتمند بهرهمند ضوند، اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"چه هموندان پایهگذار اوپک، با بهرهگیری از متغیرهای همگرایی و یگانگی سیاسی، مقاومت یا پایداری در برابر کشورهای صنعتی و شرکتهای چند ملیتی، رهبیر شایسته مردانی همچون آلفونسو، مهارت دیپلماتیک هموندان سازمان اوپک در کنگره قاره و بغداد، یگانگی سرنوشت آنها در مواردی چون استعمارزدگی، اوجگیری خیزشها و رستاخیزهای نفتی، در اختیار داشتن سهم بزرگی از کانسارهای نفتی جهن(67 درصد ذخایر جهنی نفت)، دارا بودن سهم 38 درصد از کل تولید جهانی نفت و 90 درصد بازار جهنی نفت 2 ، همانندی در اقتصاد پیشا صنعتی، و غیره ترکیبی مناسب از فراسنجههای سیاسی، حقوقی و اقتصادی را کنار یکدیگر نهاده و سازمان اوپک را به پیدایی رسانیدند.
4با توجه به اینکه بازرگانی نفت، شاخهای پر سود برای شرکتهای نفتی است؛و خوراک اقتصاد صنعتی کشوری چون آمریکاست-که 6 درصد جمعیت جهان و همچنین 60 درصد سود جهانی را از آن خود ساخته است-تنظیم ثبات و توانایی اوپک و یا تنشزدایی و عدم توایی آن در راستای برنامههای اقتصادی، سیاسی و نظامی یارانش در پهنه بین المللی بر عهده آمریکاست؛چرا که سلطه اقتصادی تنها در پناه شمشیر شدنی است.
بنابراین عناصر بیرونی مانند سیاستهای باختریان در چاچوب آژانس بین المللی انرژی و کشورهای آمریکا، بریتانیا، نروژ، چین و شوروی سابق(روسیه به علاوه کشورهای استقلال یافته جدید cis)، و کشورهای تولید کنند نفت بیرون از اوپک(بویژه کشورهای پیش صنعتی)از فراسنجههای تأثیرگذار بر قدرت اوپک است که برنامهریزی کامل در پیوند با آنها ناممکن میباشد."