چکیده:
یک بنوبه خود سهمی در حل مشکلات عمومی داشت،ولی در اندک مدتی با تحولاتی که در زندگی اقتصادی و اجتماعی جامعه صورت نگرفت،اعتبار خود را از دست داد.لیکن باید توجه کرد که در این دوران مانند هردوره دیگر،در تاریخ علم اقتصاد اندیشهها و افکار اقتصاددانان، چه درست و چه نادرست،در شکل دادن به امور اقتصادی و اجتماعی جهان تأثیر فراوان داشته است.هدف این مقاله بررسی تحلیلی و انتقادی اندیشهها،مکاتب فکری و نظریههای اقتصادی جدیدی است که در دوران انقلاب صنعتی شکل گرفت و سعی بر آن داشت تا مسائل اقتصادی و اجتماعی موجود را حل و فصل نماید. در دوران انقلاب صنعتی،نظام سرمایه داری در انگلستان با مشکلات اقتصادی و نابسامانی اجتماعی زیادی روبرو بود.توزیع نابرابر درآمد و ثروت،فقر و گرسنگی،ساعات طولانی کار و دستمزد خیلی پائین برای کارگران،اشتغال خردسال و شرایط سخت کاری، بیکاری و از هم پاشیدگی خانواده،عدم تغذیه مناسب و بیماری،نمونههایی متعدد از مسائل پیش روی نظام سرمایه داری در آن دوران میباشند. بدونشک نظام سرمایه داری،بهعنوان نظام اقتصادی دوران انقلاب صنعتی روزگار دشواری را میگذرانید.و از واپسین سالهای دهه 1700 میلادی به یک بحران اقتصادی مزمن دست به گریبان بود.لیکن در این دوران به موازات تغییرات بنیادی که در زندگی انسان به وقوع پیوست،اندیشهها،مکتبهای فکری و نظریههای اقتصادی جدیدی بوجود آمد،که گرچه هر
خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب،باتوجه به اینکه همه کشورها قاعدتا هدف ذخیره کردن طلا و نقره را دنبال میکردند،در عمل با مشکلات زیادی روبرو شدند که نهایتا یا کارشان به جنگ میکشید و یا فعالیتهای یکدیگر را خنثی میکردند!سوداگران عقیده داشتند که هر (1) mercantilism (2) favorable balance of trade (3)ژان باتیست کلبر (jean buptiste colbert) در طرح خود برای تشویق فعالیتهای صنعتی و کسب طلا و نقره،دو ابزار سیاست اقتصادی،به دولت،به شرح زیر پیشنهاد نمود: 1-سیاست حمایتی:صنایع فرانسه باید از طریق قوانین گمرکی و مقررات دولتی مورد حمایت قرار بگیرد.
edwin cannon,modern library new york,1965,book iv (2) francois quesnay(1694-1774) (3) physicracy (4) physiocrats (5) natural order شرایط کار خود ممنوع شد،زیرا تصور میشد که طبق نظریه«دست نامرئی»آدام اسمیت،تعقیب منافع فردی،منافع اجتماعی را تأمین خواهد کرد.
خوشبینی اسمیت آدام اسمیت با بررسی فقر و محرومیت و بطور کلی اوضاع اقتصادی آشفتهای که در زمان وی در انگلستان و دنیای غرب وجود داشت،تحلیل نمود که در بلندمدت گردش طبیعی اقتصاد در«سیستم آزادی طبیعی»-که همان نظام سرمایه داری آزاد است-از طریق«دست نامرئی»طوری عمل میکند که تعقیب منافع شخصی همواره منجر به تأمین منافع عمومی جامعه میشود و رفاه اجتماعی بوجود میآید.
هردو راه اسمیت را دنبال کردند و با تحقیقات نهایی اقتصاد آزاد در جهان سرمایه داری مخالف بودند و تأکید کردند که رشد جمعیت مانع اصلی توسعه اقتصادی و بهبودی در رفاه اقتصادی جامعه بشری است،مالتوس اعتقاد داشت که شرایط سخت زندگی همچنان برای فقیران ادامه خواهد یافت: جمعیت آنقدر سریع رشد میکند که مردم همواره از گرسنگی رنج خواهند برد و منافع حاصل از افزایش تولید مواد غذایی بوسیله جمعیت فزاینده مصرف خواهد شد."