چکیده:
گسترده شدن دخالت دولت در عرصههای اقتصادی و اجتماعی و در پی آن، گسترش تعهدات دولت در جهت هدفهایی چون رشد اقتصادی، ثبات قیمتها، افزایش اشتغال و توزیع عادلانه درآمدها، مخارج دولت را با روند صعودی مواجه نموده است.در این میان در کشورهای توسعه یافته درآمدهای مالیاتی در تأمین مالی مخارج دولت از اهمیت وافری برخوردار هستند.اما در کشورهای در حال توسعه به دلیل وجود ساختار تورمی و کارا نبودن سیستم مالیاتی، درآمدهای مالیاتی درصد ناچیزی از تولید ناخالص داخلی این کشورها را تشکیل میدهد.
در ایران پس از درآمدهای نفتی، عمده درآمد دولت در راه تأمین مالی بودجه، درآمدهای مالیاتی میباشد که از آن طریق سه هدف تخصیص منابع اقتصادی، توزیع مجدد درآمدها و تثبیت اقتصادی پیگیری میشود.با توجه به مطالب فوق، در این مطالعه سعی شده است تا از طریق رهیافت همانباشتگی، به بررسی روابط کوتاه مدت و بلند مدت درآمدهای مالیاتی و متغیرهای کلان اقتصادی موثر بر سطح وصول درآمدهای مالیاتی طی دوره 1338-1380 پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
"بردارهای همانباشتگی و نرمال شده برای معادله تحت بررسیاز آنجایی که روش یوهانسون-یوسیلوس صرفا براساس روابط آماری تنظیم شده است، لذا جهت انتخاب بردار همانباشتگی بهینه-با توجه به مدل تجربی تصریح شده و علامتهای مورد انتظار و مقادیر معقول آنها-بردار همانباشتگی دوم انتخاب میگردد، که بردار نرمال شده آن به صورت زیر است:با توجه به اینکه gdp به عنوان پایه مالیاتی عمل میکند و یکی از مهمترین شاخصهای سیستم مالیاتی است، لذا حدود 58 درصد از تغییرات درآمدهای مالیاتی را توضیح میدهد؛یعنی با ثابت بودن سایر شرایط، 85 درصد از تأثیرپذیری وصول مالیاتها از ناحیه gdp میباشد.
همانطور که از جدول 7 برمیآید نرخ ارز در کوتاه مدت نیز دارای اثر منفی در وصول درآمدهای مالیاتی است؛اما با توجه به اینکه در بلند مدت زمان کافی برای تحت تأثیر گذاشتن مالیات بر واردات وجود دارد، لذا در بلند مدت دارای اثرگذاری بیشتری نسبت بع کوتاه مدت است.
با توجه به این موضوع سعی شد تا از طریق مدلهای اقتصادسنجی، با مشخص نمودن یک سری از متغیرهای کلان اقتصادی-که در میزان درآمدهای مالیاتی و وصول آنها نقش موثری دارند-مدل کلان اقتصادی برای سیستم مالیاتی ایران برآورد شود؛در این مدل روابط کوتاه مدت و بلند مدت درآمدهای مالیاتی(به عنوان متغیر وابسته)با متغیهای کلان از جمله نرخ ارز(به عنوان تأثیرگذار بر واردات، صادرات، درجه باز بودن اقتصاد و محدودیتهای وارداتی)، درآمدهای نفتی(به عنوان تأثیرگذار بر گسترش کالاهای وارداتی واسطهای و سرمایهای)، تولید ناخالص داخلی(به عنوان پایه مالیاتی)و سطح عمومی قیمتها(به عنوان عاملی که ارزش حقیقی درآمدهای مالیاتی را تحت تأثیر قرار میدهد)بررسی شد."