چکیده:
سرمایه، یکی از محدودترین منابع اقتصادی کشورها محسوب میشود و به همین دلیل اقتصاددانان و متخصصین امور مالی همواره در پی راههای استفاده مطلوب از آن برای گذاشتن در اختیار مدیران واحدهای اقتصادی هستند.از این رهگذر آنچه که نیاز به بررسی و تجدید نظر دارد، اعتبار، رویههایی است که برای تخصیص مطلوب منابع و پساندازهای جامعه در فعالیتهای کارا و پر بازده استفاده میشود تا در نهایت منجر به رشد اقتصادی و اجتماعی و جلب اطمینان مردم در بکارگیری مناسب سرمایه آنها شود.بنابراین پرسش اساسی این است که آیا معیار مناسبی از ارزیابی عملکرد شرکتها وجود دارد که سرمایهگذاران را در شناسایی فرصتهای مطلوب سرمایهگذاری یاری نماید و مدیران را به تصمیمگیری که برای بنگاه اقتصادی ایجاد ارزش نماید، علاقمند سازد؟
به منظور ارزیابی عملکرد بنگاههای اقتصادی، معیارهای مختلفی ارائه شد است.از جمله این معیارها نرخ بازدهی سرمایه، نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام، حاشیه سود خالص و رشد سود است که از میان آنچه بیش از همه مورد توجه و تأکید سهامداران قرار گرفته، سود دریافتی از سهامشان است.از آنجا که انگیزه آنها برای سرمایهگذاری کسب سود باشد، تمایل دارند پساندازهای خود را در بخشهایی بکار اندازند که پیشبینی میکنند با ریسک مساوی، سود بیشتری عایدشان شود.با توجه به اینکه معیار سود اقتصادی، به توانایی بنگاه اقتصادی در خلق بازده مازاد بر بازده مورد انتظار سرمایهگذاران بر اساس ریسک معین اشاره دارد، سرمایهگذار میتواند میزان اثربخشی عملیات شرکت را اندازهگیری کند.اگر سود اقتصادی مثبت باشد، میتوان چنین قضاوت کرد که مدیریت طی عملیات جاری ارزش شرکت را افزایش داده است.چنانچه این معیار منفی باشد، عملکرد مدیریت سبب کاهش ارزش واحد تجاری شده است.
نوشته حاضر سود اقتصادی را در مقایسه با سود حسابداری برای پیشبینی بازده، مورد بررسی قرار داده و در نهایت مدلی را در این باره ارائه میدهد.
خلاصه ماشینی:
"در واکنش به این ادعاها، تحقیقات زیادی بطور کاربردی انجام شده است، در اغلب این تحقیقات این موضوع که آیا سود اقتصادی در مقایسه با سایر شاخصها، همبستگی بیشتری با بازده سهام دارد، مورد بررسی قرار گرفته است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)رویکرد تأمین مالی در محاسبه سرمایه و NOPAT 1خلاصه روش عملیاتی در محاسبه سرمایه و NOPAT نیز به شرح ذیل است:معادلهای حقوق صاحبان سهام3 این معادلها ارزشهایی هستند که در شرکت وجود دارند؛اما در ترازنامه و صورت سود و زیان منعکس نمیشود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)مدلهای تحلیلی تحقیق3 در این تحقیق جهت هر کدام از چهار شاخص (EVA، REVA، EPوEPS) پنج معادله خطی، نمایی، لگاریتمی، کسری و معادلهای جهت هماهنگی تغییرات نسبی نوشته شده است و مدلی که در هر شرکت حاصل جمع انحرافات پیشبینی و واقعی آن کمترین باشد، به عنوان مدل برتر پیشنهاد میشود.
روش تجزیه و تحلیل آماری3 برای هر کدام از شاخصها، پنج سری رابطه خطی، کشری، نمایی، لگاریتمی و تغییرات نسبی طراحی و محاسبه شده و نسبت به آزمون آنها نیز به شرح زیر اقدام شده است:رابطه خطی:3 در رابطه خطی فرض بر این است که بین متغیر وابسته(بازده)و متغیر مستقل (EPS,EP,REVA,EVA) رابطه خطی به ترتیب زیر وجود دارد:میزان صحت این رابطه با شاخص MSE و قدرت تبیینتعدیل شده، تعیین میشود.
این جداول با توجه به توضیحات قبلی طبق تعریف استوارت در سه حالت بر مبنای سرمایه شرکت مربوطه، بر مبنای میانگین وزنی تعداد سهام هر شرکت و در حالت کلی بدون تغییر متغیرها آمده است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) همانگونه که قبلا اشاره شد در شاخصهای سود اقتصادی، هزینه فرصت در محاسبات لحاظ شده؛اما در شاخصهای حسابداری هزینه فرصت لحاظ نگردیده است."