خلاصه ماشینی:
"خوانندهی کتاب حتا تا پایان هم نمیداند منظور نویسنده از تعزیه،مراسم عزاداری حسینی است(که در آغاز تعزیت[ابراز همدردی]یا تعزیه نامیده میشد)یا سنتی نمایشی است که (به تصویر صفحه مراجعه شود) شبیهخوانی نام گرفت؟این اشتباه سبب شده که خود نویسنده هم در بخشهایی از کتابی که تلاش میکند تخصصی بنماید،مسیر کاریاش را از یاد برده،به بیراه بیفتد.
نویسنده تلاش کرده تا شبیهخوانی را اساسا مولود این مراسم بداند ولی برای نشان دادن پایههای تاریخی تعزیه از منابع و مراسم کنونی بهره میگیرد؛بیآنکه نشان دهد در زمان شکلگیری،آیا اساسا چنین مراسمی وجود داشته؟و در صورت وجود،چه تأثیری و در کدام بخشها بر پیدایش تعزیه داشته که بتوان ردی از آن را در اجرای شبیه دید؟ 4-«بغداد»ی که نویسنده از آن سخن میگوید(دورهی آل بویه-سدهی 4 ق.
ولی ظاهرا هیچ نشانی از شبیهخوانی عراق در اینگونه نوشته نیامده که نویسنده بتواند از آنها سندهای محکمی برای هدفش بسازد و یا آنکه اساسا او به دنبال چنین سندهایی نرفته است!این نیز دلیل دیگری بر ریشهی ایرانی و کهن شبیهخوانی است.
از سوی دیگر،به نظر میرسد تنها سند مرحوم شهیدی (به تصویر صفحه مراجعه شود) برای نگارش این نکته از سوی«برخی نویسندگان و ادیبان»،نوشتهی مایل بکتاش باشد که در بخش نهم از مقالهی«تحول موقع اجتماعی و جهات ارزیابی تعزیه»با توجه به دگرگونیهای موضوعی شبیهخوانی تکیه دولت یادآور میشود:«میتوان گفت که برای معرفی آن،واژهی شبیه که از اول هم متداول بود و مفهوم شکلی را افاده میکرد،رساتر بود از کلمهی تعزیه که مفهوم موضوعی را تداعی میکرد»16."