چکیده:
نظارت شهروندان بر حاکمان یک حق و تکلیف است که دلایل مختلف عقلی و نقلی دارد یکی از این ادله،وجوب نصیحت برای ائمهی مسلمین است:نصیحتگی مقدمهای دارد به نام نظارت تا خیرخواهی درست و به جا صورت پذیرد.
خلاصه ماشینی:
"1-طرح دو سؤال مهم در باب نصیحت:درین جا دو سؤال اساسی قابلطرح است؛ مقصود از نصیحت و خیرخواهی برای امام المسلمین یا حاکم چیست؟ اگر حاکم در خطا(سهوا یا عمدا)افتاد و نصیحتپذیر نیز نبود چه باید کرد؟ در پاسخ سؤال اول بخشی از جواب همان است که از علی(ع)نقل شد؛وفاداری در عهد و پیمان و بیعت امام،در نهان و آشکار خیرخواه بودن،اجابت دعوت او و اطاعت امرش مصادیقی از نصیحت حاکم است.
جواب صاحب دراسات از سؤال پس از بیان توضیحات لازمهی مزبور به طرح مجدد سؤال از سوی صاحب دراسات و پاسخ مبسوط وی میپردازیم؛اگر از حاکم گناهی سر زد و پس از مشروع بودن،حکومت او مبدل به حکومت جور و غیرمشروع شد وظیفهی امت چیست؟ صاحب دراسات میگوید معصیت و جور دو نوع است: الف-معصیت جزیی و جور در موردی خاص؛در این صورت به مجرد صدور چنین عملی نمیشود گفت که او بهطور قهری منعزل میشود و به رغم بقای نظام بر موازین شرعی و اساس دین به صرف صدور چنین مصادیقی قیام علیه او جایز است.
از آنچه به هنگام طرح مصادیقی از نصیحت که جنبهی تمثیلی داشت و نه حصری روشن شد که ابعاد نصیحتگری و خیرخواهی برای حاکم نیز وسیع و گسترده است؛آنچه در اینجا باید افزود این است که خیرخواهی که حکم وجوب بر آن بار است،گاه نیاز به مقدماتی دارد و نظارت بر کار حاکم در امور حکومتی و عمومی به منظور انجام و وصول به اهداف خیرخواهانه مثل مشورت دادن، گوشزد کردن خطرات احتمالی تصمیمات در شرف اتخاذ و..."