خلاصه ماشینی:
"کتاب از سوی دو مرجع ذکر شده است:یکی ابو علی حسین بن محمد بن جعفر النیشابوری که گویا با نامی که عبد الغافر الفارسی به نام«قاضی البغوی»آورده یکی است(تاریخ نیشابور فرای، ج 2، ص 10 الف، س 3 به بعد-ج 3، برگ 57 ب، س 5 به بعد:که متلق به طبقه 2 یعنی باید از 400/1010 فوت شده باشد)، و دیگری از ابو الحسن ابراهیم بن محمد بن احمد بن قریش المروزی حنفی که در سمرقند میزیسته و در آنجا به سال 373/983 وفات یافته است(جواهر ابن ابی الوف، ج 1، ص 45، شماره 38).
لااقل مصنف کتاب الشعاع و لؤلئیات یکی است ودلیل آنکه همان مکحول النسفی منظور نظر ما است این است که مصنف لؤلئیات در شرح حال(5)او را به عنوان پدر بزرگ(2)ذکر میکند و تمام اشکال کار از اینجا ناشی میشود که در هر دو روایت که ابن ابی الوفاء راجع به مصنف مورد نظر ما میاورد یک بار لؤلئیات آمده، ولی نام مصنف نیامده(شماره 553:فقط مکحول النسفی)و در جای دیگر اسم به طور کامل مذکور شده است(شماره 552:مکحول بن فضل ابو مطیع)ولی اسمی از لؤلئیات نبرده.
برگ 167 الف، س آخر، در کتاب از جمله حدیثی آمده که اسکندر شهر هرات را بنا کرده(یاقوت حموی، معجم البلدان، زیر کلمه هرات)ونه انم مصنف و نه نام کتاب جزو منابعی که«سیف بن محمد الهروی»در تاریخ نامه هرات آورده است، دیده نمیشود(ویراسته محمد زبیر الصدیقی، کلکته، 1944، س 7 به بعد مقدمه)به عکس در جایی از کتاب روضات الجنات معین الدین اسفزاری ویراسته محمد کاظم امام، تهران 1328/1959، ج 1، ص 387، س 11، بدان اشاره میکند:در این کتاب او را به حدود سال 400 هجری نسبت داده است."