خلاصه ماشینی:
دکتر ناصر کاتوزیان در بررسی نسبتا مشروح و مفصل خود از مبحث چهارم باب دوم قانونی مدنی، به مطالعه عمیق مواد مربوط به استیفاء پرداخته و آن به مشروع و غیر مشروع تقسیم نموده است، و از جهت ماهیت حقوقی این نهاد قانونی(استیفاء)، نظریات مختلف حقوقدانان را بررسی کرده و سه نظریه حقوق موجود را که عبارتند از:نظریه شبه عقد، نظریه عقد و نظریه عقد و ضمان قهری، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و در آخر، عقیده خود را بدون اینکه به اصل دارا شدن غیر عادلانه اشارهای نماید، به این شرح بیان داشته باشد: «استیفاء از منابع ضمان قهری و مبنای واقعی آن اجرا عدالت و احترام به عرف و نیازهای عمومی است؛یعنی در هر جا که شخصی از مال یا کار دیگری استفاده میکند و قرار دادی باعث ایجاد دینی برای استفاده کننده نمیشود و کار او نیز زیر عنوان غصب و اتلاف و تسبیب قرار نمیگیرد، قانونگذار، استفاده کننده را ملزم به پرداخت «اجرات المثل»میکند.
ب آنچه که فوقا بیان شد، حقیقتی آشکار و غیر قابل تردید در سیستم حقوقی امریکا است؛یعنی در غیاب قرار اداد قابل اجرا بین طرفین، محاکم امریکا برای اینکه حدود و ثغور تعهدات طرفین دعوائی را که به استناد تئوری دارا شدن غیر عادلانه اقامه شده است، تعیین نمایند، وجود یک شبه قرار داد(البته متناسب با اخلاقی که دارند)را بین آنان مفروض میدانند و سپس بر مبنای این شبه قرار داد، وضع تعهدات طرفین را معین و مشخص (17)همان کتاب، جلد 17، ص 570 و 571.