خلاصه ماشینی:
در گذشته حقوق جنگ دارای جایگاه خاصی بود و مقررات بینالمللی مدونی در این زمینه وجود داشت؛اما امروزه وضع تغییر کرده و حقوق بینالملل کمتر به تدوین مقررات مربوط به جنگ میپردازد، بلکه مقررات مربوط به پیشگیری از آن را مورد عنایت بیشتری قرار میدهد.
متأسفانه در گذشته معاهدا صلح نیز چنین اقداماتی را صحه میگذاشت؛اما با انعقاد عهد نامه ژنو مورخ 12 اوت 1949 مربوط به حمایت از افراد غیر نظامی در زمان جنگ، اتباع دشمن از حیث فردی تحت حمایت شدید حقوقی قرار گرفته و عنوان«شخص حمایت شده»را یافتند.
همانطور که گفته شد با توجه به عهد نامه 1961 وین در مورد روابط کنسولی و دیپلماتیک، اتباع کشور متخاصم که مقیم در سرزمین کشور طرف مخاصمه هستند، میتوانند تحت حمایت یکی از نمایندگان کشورهای بیطرف قرار گیرند.
فعالیت اقتصادی افرا دشمن مورد توجه حقوق قرار دادی مخصوصا عهد نامه 1949 ژنو مربوط به حمایت از افراد غیر نظامی در زمان جنگ، واقع نشد و موضوع به حقوق عرفی احاله گردید.
نتیجه گیری کلی نگرشی اجمالی به مسائل اساسی و اولیه حقوق جنگ به ما نشان داد که جنگ یکی از نمودهای عمده«توسل به زور»در مناسبات بینالمللی است که میتوان آن را از نظر حقوق بینالمللی چنین تعریف کرد:جنگ اعمال قدرت مسلحانه کشورها علیه یکدیگر میباشد که مشروط به اعلام صریح قبلی آنها است و هدف از آن معمولا تحمیل اراده مهاجم در جهت منافع و مصالح ملی است.
از جمله این آثار ممکن است قطع روابط دیپلماتیک و کنسولی میان متخاصمان، مصاره و ضبط اموال دولتی دشمن، اخراج اتباع کشور دشمن از سوی طرف دیگر مخاصمه، و لغو یا تعلیق قرار دادهای بینالمللی زمان صلح از جانب کشورهای متخاصم باشد.