چکیده:
مقاله حاضر درپی پاسخگویی به این پرسش است که بحرین چگونه و از چه زمانی از ایران منفصل گشت.در ابتدا به وضعیت جغرافیائی و پیشینه تاریخی آن نظر شده است. ازآنرو که هر پدیده اجتماعی یاسیاسی در یک بستر تاریخی شکل میگیرد، ناگزیر از ارایه پیشینه تاریخی آن گشتهایم.سالهای پایانی دهه 60 م.قرن حاضر همزمان با رخت بربستن استعمار پیر بریتانیا از بسیاری از نقاط جهان و بخصوص منطقه خلیج فارس، شاهد یک سلسله تحولات در این منطقه میباشیم که در آن مقطع تاریخی از اهمیت فوقالعاده دوگانه اقتصادی و استراتژیک برخوردار بود.بخشی از این تحولات مربوط به ایران و خاصه ژئوپولتیک این کشور
میگردد.در این منظر جداسازی کامل بحرین از ایران و نهایتا استقلال آن در 1971 (1350 ش.)که با هدایت دیپلماسی انگلستان صورت پذیرفت قابل تامل است.ازاینرو تمرکز مقاله حاضر عمدتا سیر تحولات سیاسی ایران در مقطع یادشده و سرانجام بحرین است که پرونده آن در زمان مذکور به نفع سیاست خارجی غرب بسته شد.معاملهای که با وجهالمصالحه قرار دادن بحرین به استرداد جزائر سهگانه(ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک)به ایران انجامید.
خلاصه ماشینی:
"گرچه دولت ایران به عنوان یکی از حامیان غرب بیشتر درپی تحکیم موقعیت خود بود تا اینکه به منافع کشور بیاندیشد و دولت در زیر سایه صلح بریتانیائی (acinatirb xaP) توجهی به منطقه خلیج فارس نداشته و مسئولیتی برای حفظ امنیت آن احساس نمینمود ولی در جریان شورشهای مردم بحرین علیه حاکمیت انگلستان در بحرین در آن مقطع زمانی ایران وادار به موضعگیری شد، ازاینروی در 1366 (نوامبر 1957)با تصویب لایحهای در مجلس شورا، بحرین بعنوان استان چهاردهم ایران اعلام شد و براساس آن دو کرسی خالی برای نمایندگان استان چهاردهم در مجلس در نظر گرفته شد.
ایالات متحده آمریکا که در آن زمان گرفتار جنگ منفور ویتنام بود، همچنین براساس دکترینهای امنیتی طرحریزی شده و از سوی دیگر پرکردن خلاء ناشی از خروج انگلستان، ایران را به عنوان پلیس منطقه شناسایی کرد و این مسئلهای بود که موردنظر شاه نیز میبود.
» 14 او همچنین گفت: «گرفتن و حفظ کردن سرزمینی که مردم آن با شما ضدیت داشته باشند چه فایدهای دارد چون این عملا اشغال محسوب میشود» 15 و 16 بدنبال اظهار نظر شاه که درواقع زمینهسازی برای شروع انجام تصمیمات متخذه از سوی انگلیسیها بود دولت در جهت کشف حقیقت (gnidniF tcaF) و بررسی و تحقیق خاص اهالی بحرین اعلام آمادگی نموده و اقداماتی را آغاز کرد.
نتیجه: به این ترتیب صرفنظر نمودن از ادعای حاکمیت بر بحرین علاوه بر اینکه نظر انگلستان را تأمین میکرد، 39 ایران را از درگیر شدن در جنگ با دشمنان خود بازمیداشت، جنگی که با سیاست تعقیب حفظ ثبات و امنیت منطقه(سیاست موردنظر غرب)که از جانب هیأت حاکمه پذیرفته شده بود، منافات داشت."