چکیده:
پژوهشگران داخلی و خارجی در باب سقوط اصفهان نظرات مختلفی ارائه کردهاند؛
بهعنوان مثال ولادیمیر مینورسکی در مقدمه کتاب«تذکرة الملوک»به ده عامل اشاره
دارد.اما آنها عموما بر این نکته تأکید میکنند که بیکفایتی و فساد دولتمردان صفوی
عامل اصلی سقوط اصفهان بوده است.نگارنده ضمن قبول این عوامل، بر این باور است که
اینها را باید بهطورکلی علل درونی زوال دولت صفوی تلقی کرد و با اینک این علل در
حد خود حایز اهمیت هستند، اما در حدی نبودند که دولتی به آن عظمت را از پا بیندازند
و پایتختش را دو دستی به رئیس قبیله کماهمیت افغانی تسلیم کنند.نگارنده در این
مقاله با نگاهی گذرا به روابط خارجی ایران بهخصوص با دولتهای مغولی هند، عثمانی و
روسیه، به این نتیجه رسیده است که این دولتها مستقیم و غیر مستقیم به جهت منافع
خود، محمود افغان را در حمله به اصفهان تشویق کردند و حتی به او کمک رساندند.در این
ماجرا سؤالات فراوانی بیپاسخ مانده است که نویسنده سعی میکند برای آنها جوابی
مناسب پیدا نماید.مثلا در طول 6 ماه محاصره اصفهان به چه دلیل دولتهای نامبرده که
با صفویان روابط دوستانه داشتند هیچ قدمی، ولو به ظاهر به نفع صفویان برنداشتند؟!در
پایان توضیح میدهم که سقوط اصفهان
گذشته از فجایعی که در محدوده شهر به بار آورد، مصیبتی فراگیرتر و تبعاتی مخربتر
در پیداشت، و مهمتر از همه این بود که روند رو بهرشد رستاخیز هنری ایران را متوقف
ساخت و بسیاری از هنرمندان و صاحبان اندیشه را از بین برد و یا مجبور به مهاجرت
کرد.
خلاصه ماشینی:
"نگارنده در این مقاله با نگاهی گذرا به روابط خارجی ایران بهخصوص با دولتهای مغولی هند، عثمانی و روسیه، به این نتیجه رسیده است که این دولتها مستقیم و غیر مستقیم به جهت منافع خود، محمود افغان را در حمله به اصفهان تشویق کردند و حتی به او کمک رساندند.
مثلا در طول 6 ماه محاصره اصفهان به چه دلیل دولتهای نامبرده که با صفویان روابط دوستانه داشتند هیچ قدمی، ولو به ظاهر به نفع صفویان برنداشتند؟!در (*)-مربی گروه تاریخ دانشگاه مشهد پایان توضیح میدهم که سقوط اصفهان گذشته از فجایعی که در محدوده شهر به بار آورد، مصیبتی فراگیرتر و تبعاتی مخربتر در پیداشت، و مهمتر از همه این بود که روند رو بهرشد رستاخیز هنری ایران را متوقف ساخت و بسیاری از هنرمندان و صاحبان اندیشه را از بین برد و یا مجبور به مهاجرت کرد.
عباس دوم و صفی دوم[شاه سلیمان]برای این صلح احترام خاصی قایل بودند و واقعا پایبندی نشان دادند، بهطوریکه در بحبوحه جنگ بین عثمانی و دول اروپا 1675 م/1086 که سفیران اطریش، لهستان و روسیه به ایران آمدند تا این کشور را علیه عثمانی به جنگ بکشانند، دولت ایران حاضر به قبول این پیشنهاد نشد و تقاضای پاپ اینوسان یازدهم نیز در همین زمینه مورد قبول قرار نگرفت(10/ص 129).
با توجه به همکیشی وی(سید عبد الله عرب سنی بود)و همجواری قلمرو پدرش با عثمانیها آیا نمیتوانیم او را عامل عثمانی بپنداریم و یا حتی با توجه به ارتباطات اعراب با کمپانی هند شرقی در خلیح فارس، سید عبد الله را از خبر رسانان و عمال کمپانی به شمار آوریم؟ ج)در برخی تحقیقات آمده که محمود به کمک جاسوسان خود از اوضاع داخلی اصفهان مطلع میشد(7/ص 174)."