خلاصه ماشینی:
"استدلال اصلی این مقالهآن است که تجربه تعاملات نسلی جوانان در خانواده و نیز اجتماع بزرگتر،بیشتر از آنکه بیانگر گسست و به اصطلاح انقطاع نسلی باشد،بیانگر تداوم وپیوستگی است که نیروهای جهتدهنده آن اگرچه بهطور فزاینده از شرایطتحول یافته فرهنگی و ارزشی جامعه تأثیر میپذیرد،همچنان وابسته به نیروهایساختی چون طبقه،جنسیت و مکان زندگی میباشد.
استدلال اصلی این مقالهآن است که تجربه تعاملات نسلی جوانان در خانواده و نیز اجتماع بزرگتر،بیشتر از آنکه بیانگر گسست و به اصطلاح انقطاع نسلی باشد،بیانگر تداوم وپیوستگی است که نیروهای جهتدهنده آن اگرچه بهطور فزاینده از شرایطتحول یافته فرهنگی و ارزشی جامعه تأثیر میپذیرد،همچنان وابسته به نیروهایساختی چون طبقه،جنسیت و مکان زندگی میباشد.
برای طیفی از جوانان بهرهمندی از سرمایه اقتصادی وفرهنگی در خانواده استقلال عمل و آزادی بیشتری را به آنها در تعامل با خانوادههای اختیار آنها قرار میدهد،هم کنجکاویها و ماجراجوییهای خود را تأمین کنند و هم ازنظارت و کنترل مستقیم خانوادهها دور مانند؛با این حال این تأثیرات فرهنگی در بسترروابط اجتماعی و شرایط ساختاری جامعه عمل میکنند و انعکاسدهنده روابط قدرت وشرایط دنیای واقعی هستند.
از سوی دیگر علیرغم اهمیت یافتن تحولات جدید فرهنگی و رشد فردگرایی واستقلال عمل به عنوان زمینه مهم مؤثر بر آن،ساختارهای فرهنگی همچنان وابسته وبرپایه ساختارهای اجتماعی استوارند؛به بیان دیگر مناسبات خانوادگی و نسلی با توجهبه طبقه،جنسیت و مکان زندگی تغییرپذیری نشان میدهند و اگرچه صورتهای تجربهو تأثیر این معیارها تنوع یافته شرایط یکسانی را برای همه تحمیل نمیکند،همچنانآثار آن تعیینکننده است."