چکیده:
آثار ادبی و به ویژه منظومههای ادبی آیینه تمام نمای فرهنگ ملتهاست.با مطالعه
منظومههای شاخص ادبی در زبان فارسی یعنی منظومههای غنایی، تعلیمی و عرفانی به جای
مانده از قرن چهارم تا اواسط قرن هفتم به این نتیجه کلی دست مییابیم که در میان
منظومههای غنایی موردنظر خسرو و شیرین نظامی از بهترین و مطلوبترین موقعیت برای
رشد و پرورش شخصیت زنان در تمامی ابعاد برخوردار است.در نقطه مقابل خسرو و شیرین،
لیلی و مجنون و ورقه و گلشاه قرار دارد که مردسالاری و تعصبات جاهلانه، سرنوشت
تمامی زنان و دختران آن را تحت تأثیر قرار میدهد و دختران پاک و شوریده حال را به
گرداب ناکامی و مرگی اندوهبار میکشاند.در میان منظومههای تعلیمی و عرفانی نیز،
زنان منظومههای عرفانی عطار از برترین موقعیت برخوردارند به طوری که در بسیاری از
موارد از مردان راه حق همگوی سبقت میربایند و برآنان برتری مییابند.
خلاصه ماشینی:
"حدیقهی او فضایی است که احساس نفرت و بدبینی نسبت به جنس مؤنث بر تمام زوایای آن سایه انداخته است: چه کنم جفت و زاده و بنیاد مونس من نجی المخفون باد (2/ص 417) فضای حدیقه، فضایی است که در آن تولد دختر عامل سیاهرویی پدر و منحوس شدن طالع او تلقی میشود و بد آختری کسانی که به جای پسر، دختر دارند، مورد تأیید قرار میگیرد: چو نکو گفت آن بزرگ استاد که وی افکند شعر را بنیاد کان که را دختر است جای پسر گرچه شاه است، هست بداختر (2/ص 658) در چنین فضایی طبیعتا زنان و دختران نمیتوانند به شأن والای انسانی خود دست یابند و شخصیت خود را در ابعاد مختلف متکامل سازند.
مقایسه اگر در مقام مقایسه برآییم و دیدگاههای به دست آمده از منظومههای غنایی، تعلیمی و عرفانی را مورد بررسی، مقایسه و سنجش قرار دهیم به این نتیجه کلی دست مییابیم که در حیطه منظومههای غنایی موردنظر، خسرو و شیرین نظامی از بهترین و مطلوبترین موقعیت برای رشد و پرورش شخصیت زنان در تمامی ابعاد و زمینهها برخوردار است.
ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که شاعران این منظومهها در موارد متعدد اندیشهها و نظریات شخصی خود را درباره زنان در بطن داستانها و حکایات اعلام کردهاند و با بیان آن سطح تفکر و وسعت اندیشه خود را که در صفحات قبل به آن اشاره شد با اندیشه مرد فرهیخته و بزرگمنشی چون نظامی مقایسه کنید که میگوید: نه هر کو زن بود نامرد باشد زن آن مرد است کو بیدرد باشد بسا رعنا زنا کو شیرمرد است بسا دیبا که شیرش در نورد است (7/ص 424) نتیجه با بررسی عمیق این منظومهها و مقایسه و سنجش آنها با یکدیگر میتوان به نتایج زیر دست یافت:در منظومههای غنایی و عاشقانه زن به عنوان معشوق، حضوری دایم و پیوسته دارد و همه حوادث داستان، عموما حول محور او میچرخد در حالی که در منظومههای تعلیمی چون بوستان حضور او بسیار کمرنگ و بیشتر از سر تفنن است."