چکیده:
درویش عباس جزی، از شاعران بزرگ عهد قاجار است که دیوانی بزرگ بالغ بر ده هزار
بیت در قالبهای گوناگون و مضامین مختلف دارد.او همچنین شاعران دوره بازگشت ادبی
غالبا در غزل پیرو سبک عراقی و در قالبهای قصیده، مسمط و...پیرو سبک خراسانی است.وی مجموعا حدود 300 غزل، نزدیک به 100 قصیده، 40 مسمط و تعدادی ترجیعبند و
ترکیببند و رباعی و یک بحر طویل دارد.همچنین بسیاری از اشعار او در قالب مثنوی
سروده شده که خود آن را«ارشاد الولد»نام نهاده است.ویژگی اصلی و ممتاز درویش در سرودن اشعار به گویش محلی گزی است. این گویش از
گویشهای مرکزی ایران است که هم اکنون در شهر گز برخوار و بسیاری از نقاط استان
اصفهان متداول است.
خلاصه ماشینی:
"ب-نکات دستوری(افعال)1-بشه/:فعل امر مفرد(برو)از مصدر«شومون/» (e) شناسه یا وند فاعلی+ (s) ستاک فعل+ (eb) پیشوند فعلی:ساخت؟فعل صرف فعل ماضی ساده آن: رفتیم:بیشوام/رفتم:بیشویان/رفتید:بیششویید/رفتی:بیشویی/رفتند:بیشوئندرفت:بیشو/همانطور که ملاحظه میشود شناسههای فاعلی به صورت زیر هستند:اول شخص جمع:اول شخص مفرد:دوم شخص جمع:دوم شخص مفرد:سوم شخص جمع:سوم شخص مفرد:نکته:در گویش گزی، شناسههای ماضی در افعال لازم، بعد از ریشه یا ستاک فعل قرار میگیرد و در افعال متعدی قبل از ریشه میآید و از این جهت شباهت و قرابت با زبان پهلوی دارد.
3/4-اگر فعل فوق به صورت ساده و بدون اسم بخواهد صرف شود، شناسه فاعلی قبل از ریشه میآید، به صورت زیر:کردیم:کردم:کردید:کردی:کردند:کرد:4/4-مضارع اخباری آن میشود فاش میکند:بیت دومالف-واژه گزی1-هوL uh :است.
این فعل بدون شناسه دوم یعنیهم با همین معنی به کار میرود، یعنی به صورت:کرنده/3-بژونوا/، به آنها بگوب-آرایه ادبیواجآرایی زیبایی در دو حرف:حرف«ک»در مصراع اول و حرف«ج»در مصراع دومج-نکات دستوری1-کرندونه/:فعل مضارع اخباری:سوم شخص جمع (e) نشانه استمراری+شناسه فاعلی دوم+شناسه فاعلی+ریشه فعل:ساخت؟؟؟فعل1/1-ظاهرا شناسه فاعلی دوم برای تأکید بیشتر بر فعل صورت میگیرد.
برای اجتناب از طولانی شدن مقاله، نکات برجسته ابیات هفتم تا چهاردهم را به طور اجمال، جمعبندی کرده، به آن اشاره میکنیم:الف-معنی واژههای محلیبیت 7-کرد:، عقب انداخت، کنار زد:، بود:بیت 8-گرفت:، رفت:بیت 9-کرده بود:، اکنون:بیت 10-برداشته بود:، انداخته:بیت 11-مژهاش را:، من:، آموخته شده:عادت کرده:، باز نمیکند:بیت 12-بکشیم،، بیا:، بریزیم:بیت 13-چطور:، میشود، میتوان:، کنی:بیت 14-نرود:، میخواهی:، نگهدار:، برو:، بادب-آرایههای ادبیبیت 8-اغراق، کنایه(عنان از کف ربودن)بیت 10-جناس:گران(مقابل ارزان)با گران(سنگین) طباق:سبک و گران تناسب:رطل و می و میخانهبیت 13-تشبیه(معشوق به طاووسی خرامی)بیت 14-تشبیه(شاعر به شمع) استعاره(آتش استعاره از عشق)، کنایه(سر به باد رفتن)، واجآرایی(در حرف«ش»)، ایهام تناسب(بین گوش، در ترکیب«گوشدار»و زبان)."