چکیده:
برهان جهانشناختی مفهومی عام است و تقریرهای مختلفی از برهان وجود خدا را در
برمیگیرد.ویژگی مشترک تقریرهای برهان جهانشناختی پسینی بودن و استناد به یکی از
جنبههای آشکار و متعارف تجربه بشری است.این مقاله به بررسی تقریرهای مهم این برهان
در طول تاریخ اندیشه میپردازد.برهانهای حرکت، علیت و امکان آکویناس که سه راه اول
از پنج راه معروف وی به شمار میروند، برهان کلامی که متکلمان مسلمان مطرح
کردهاند، برهان لایب نیتز و کلارک و بالاخره برهان سینوی در این مقاله بررسی
شدهاند.مؤلف در این مقاله ضمن نقد تقریرهای پیشگفته از برهان جهانشناختی بر
اصالت و اعتبار برهان سینوی تأکید میورزد.
خلاصه ماشینی:
"ابن سینا که برهان ابداعی خود(برهان وجوب و امکان)را با نام صدیقین بر هر راه دیگری برای اثبات وجود خدا ترجیح میدهد و آن را شبیهترین استدلال به برهان لمی میداند، در مرتبه دوم بیشترین توجه خود را معطوف همین برهان حرکت کرده و به تفصیلی خارج از حد متعارف در کتاب المبدأ و المعاد خود به بررسی آن پرداخته است و آن را مشهورترین استدلال فلسفی یا برهان انی(دلیل)میداند.
اینک تقریر غزالی از برهان حدوث زمانی را که مورد اعتنای محققان معاصر غربی است، میآوریم:«برهان وجود خدا این است که میگوییم هر پدیدهای برای پدید آمدن علت میخواهد و عالم پدیده است پس نتیجه میشود که پدید آورنده دارد.
(همان)برتراندراسل به این برهان اشکال میکند و میگوید با فرض پیدا کردن جهت کافی هر جزء یک مجموعه مانند عالم، دیگر جایی برای جستوجوی جهت کافی کل مجموعه نیست، زیرا کل مجموعه عالم وجود چیزی نیست جز همان اجزائی که بر حسب فرض هرکدام در یک سلسله نامتناهی به دیگری وابسته است.
دوم اینکه برهان وی اساس بسیاری از تقریرهای جهانشناختی است که تردیدی در اندراج آنها در مجموعه براهین جهانشناختی نیست و بالاخره هرچند وی از مقدمه تجربی شروع نمیکند، اما با پذیرش اصل وجود موجودی در عالم هستی از آنچه در غرب به نام براهین وجودشناختی موسوم است که از رهگذر تحلیل مفهومی خداوند به اثبات وجودش میپردازند، فاصله میگیرد."