چکیده:
در دیوانها و آثار منظوم، به اشعار، به ویژه به غزلها و قصایدی بر میخوریم که
ردیف یا کلمات مکرر در مطلع آنها گسترده است ولی از بیت دوم به بعد کوتاهتر، تا
جایی که به یک کلمه ختم میشود و یا به عکس ردیف در مطلع کوتاه ولی در بیتهای بعد
بلند میگردد، گونههای دیگر ردیف یا کلمات مکرر وجود دارد که در مطلع آشکار ولی
در ابیات پسین دگرگون میشود؛گاهی ردیف در غزل، مثل قطعه غیرمصرع، فقط در مصراعهای
زوج به کار رفته است و یا اشعاری دیده میشود که ردیف به جای«عروض»(آخر مصراع
اول»در«صدر»(ابتدای مصراع اول)قرار میگیرد؛و زمانی ردیف با قافیه چنان ممزوج
میشود که حرف«روی» جای حرف اول ردیف را میگیرد.بهنظر نمیرسد که این امر تصادفی باشد، بلکه میتوان گفت که اینگونه کاربرد و
گریز از سنتهای متعارف و قواعد معتاد شعر، خود، نوآوری و تفننی بوده است که در کتب
مربوط به علم قافیه درباره آنها سکوت شده و سخنی به میان نیامده است، شواهد زیادی
از این دست، بر ادعای پژوهشگر صحه میگذارد.
خلاصه ماشینی:
"کلیات شمس، ج 2، ص 17، غزل 553و یا بهگونهای دیگر قافیه و ردیف را در مطلع رعایت میکند ولی در مصراعهای زوج ابیات دیگر ردیف جملهای بلندی را بدون آوردن قافیه اختیار میکند:ای نوش کرده نیش را، بیخویش کن با خویش رابا خویش کن بیخویش را، چیزی بده درویش راتشریف ده عشاق را، پر نور کن آفاق رابر زهر زن تریاق را، چیزی بده درویش رابا روی همچون ماه خود، با لطف مسکینخواه خودما را تو کن همراه خود، چیزی بده درویش راهمان، ج 1، ص 13، غزل 10شاهدی دیگر این که مطلع غزل مردف نیست ولی در مصراعهای زوج، ردیف جملهای را بدون ذکر قافیه تکرار میکند:ای سرو و گل بستان، بنگر به تهیدستاننانی ده و صد بستان، ها ده چه به درویشانبشنو تو ز پیغامبر، فرمود که سیم و زراز صدقه نشد کمتر، ها ده چه به درویشانیک دانه اگر کاری، صد سنبله برداریپس گوش چه میخاری؟ها ده چه به درویشانهمان، ج 4، صص 148-147، غزل 1865زمانی هم شاعر، ردیف را کوتاه انتخاب کرده ولی در میان شعر، الفاظ را افزون میکند، پنداری که سراینده میخواهد طنین آرام و یکدست ردیف را بشکند و یکباره زنگهای کاروان الفاظ آهنگین خود را به صدا در آورد و تکان و حرکتی دیگر به همرهان دهد تا موسیقی شعر را بهتر القا کند:همی تا خسرو غازی خداوند جهان باشدجهان چون ملکش آبادان و چون بختش جوان باشدچنان باشد جهان همواره تا شاه اندران باشداز ایرا کاو فرشته است و فرشته در جنان باشد..."