چکیده:
پیش فرض اصلی این پژوهش، آن است که بر جریان تاریخ قوانینی حاکم است.اینکه سازو
کارهای این قوانین چگونه است، موجب گریده مکاتب مختلفی با دیدگاههای متفاوت به وجود
آیند.اما تحقیق موجود بر مبنای فلسفه تاریخ ابن خلدون در مقدمه شکل گرفته، در آن
است که آیا نظریات ارائه شده توسط این فیلسوف تاریخ میتواند برای حکومتهای پس از
او و شاید، تا زمان حاضر صادق باشد؟به این منظورحکومت قاجار، به عنوان دولت مورد مطالعه انتخاب گردید. زیرا این
دولت به واسطه مسلمان بودن، شرقی بودن، و از همه مهمتر نزدیک بودن به دوران کنونی
از اهمیت بیشتری برخوردار بود.
خلاصه ماشینی:
"از جمله این محققان باید از«ابن خلدون»نام برد که در خاندانی اهل علم و سیاست بزرگ شده بود و وارث حوادث فراوانی بود که در گذر ایام خاندانش تجربه کرده بودند:از جمله، مشارکت سیاسی فعال در اندلس و سرانجام نامیمون مسلمانان در این سرزمین و سپس مهاجرت اجباری به تونس و کشته شدن ابو بکر بن خلدون در پس انقلاببی که در این سرزمین رخ داد و سرانجام کنارهگیری پدر او از فعالیتهای سیاسی و حوادث فراوان دیگر، مجموعه این حوادث موجب شدند که عبد الرحمن به این سؤال برسد که چرا باید حکومتها سقوط کنند؟آیا این امر جبری است و یا این انسانها هستند که موجبات چنین سقوطی را فراهم میکنند؟او در سالهای پایانی عمر خود در مصر که دیگر دست از سفر و ماجراجویی کشیده بود، تلاش نمود با تدوین کتاب العبر و دیوان المبتدا و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عصرهم من ذوی السلطان الاکبر به این پرسشها پاسخ دهد.
نگارنده تلاش نمود این نظریه را درباره حکومت قاجار که حدود چهارصد سال با زمان او فاصله داشت بسنجد و نشان دهد که عوامل اصلی سقوط این دولت اگر نگوییم دقیقا ولی به میزانس بسیار زیادی با نظریه ابن خلدون تطبیق میکند که این امر نشاندهنده قوت این نظریه است که میتواند برای دوران کنونی نیز صادق باشد."