چکیده:
نوشتار حاضر بررسی کوتاهی است از موضوع وحدت ادیان، کثرتگرایی دینی در نظر
عارفان مسلمان به ویژه حافظ شیرازی و ابن فارض مصری.این موضوع در روزگار حاضر اهمیت
زیادی یافته است؛در این مقال نیز پارهای از چشماندازهای جدید با دیدگاههای قدیم
مورد بررسی قرار گرفته است. بی آنکه این بزرگان را از مقاطع تاریخی خویش جدا کنیم و
در ظرف امروز و اندیشههای جهان مدرن مورد بحث قرار دهیم، نشان دادهایم که چون
عرفا به ادیان و مذاهب نگاهی باطنی داشتهاند و به سبب آنکه مذاهب و فرقههای
تعصبات فرقهای فراتر رفتهاند.علاوه بر این در این نوشتار نگاه حافظ و ابن فارض به
گناه مثل موارد بسیار دیگر هم عرفانی و هم اجتماعی است و علاوه بر اینکه پارهای
گناهان را جبری میداند، در گناهان به نوعی طبقهبندی میرسد، ولی ابن فارض گناه را
هم در مقام عشق و عاشقی تفسیر میکند و مبنای
پرهیز از آن و اقبال بدان را نظر محبوب میداند.حافظ به عنوان عارفی هنرمند و
متفکری زندگیشناس مورد بحث قرار گرفته و ابن فارض به صورت سالکی مستغرق در عشق
الهی، ولی هر دو دلبرده محبت و طالب مشاهده زیبابب محبوب.
خلاصه ماشینی:
"باید دانست که پلورالیسم دینی و تساهل و تسامح در عرصه رفتار فرهنگی-اجتماعی موضوعاتی هستند که از دیرباز در تاریخ انسانها مطرح بودهاند و با وجود تفاوتی که با یکدیگر دارند و نیز جدا از تلقیهای متفاوتی که از برداشتهای گذشته و حال این موضوعات بوده و هست، کشش و تمایل به سوی آنها بیش از همه معلول علتهای سیاسی-اجتماعی بوده است و انگیزههای حقوقی و انسانی موجب شده است تا سراسر تاریخ پارهای از متفکران و روشنفکران به فکر پیدا کردن راهها و شیوههایی برای ایجاد تغییر در رفتار انسانها با غیر هم کیشان و حتی کافران و بی دینان باشند.
آری به نظر او«چراغ مصطفوی با شرار بو لهبی است»، او میپذیرد که همه عناصر عالم در کنار هم کمالبخش و رونقآفرین جهاناند و اگر بو لهبی نباشد پس آتش که را بسوزد؟-در کارگاه هستی از کفر ناگزیر استآتش که را بسوزد گر بو لهب نباشد(8/غزل 27)-حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنجفکر معقول بفرما گل بی خار کجاست(8)ابن عربی عارف و اندیشمندانی که پس از غزالی بیشترین تأثیر را بر عارفان و متفکران بعد از خود داشته است، در حالی که خود را پیرو آیین عشق معرفی میکند و محبت را دین و ایمان خویش میپندارد، مظاهر طبیعی و جلوههای مختلف فرقهای و دینی را مورد اشاره قرار میدهد و دل خود را خانه پذیرش این نمادها و الگوها میداند."