خلاصه ماشینی:
"شاپلیه1در گزارشی که در این باره تهیه کرده اعلام نموده است که مالکیت ادبی شخصیترین و مشروعترین نوع مالکیت است؛چه اگر مالکیت عادی بر اشیاء خارج از انسان تعلق میگیرد که آدمی آنها را تصرف میکند،مالکیت ادبی مربوط به فکر انسان است که خود او متحد است،لوئی ناپلئون در سال 4481 در نامهای نوشته: «اثر فکری ملکی مانند زمین و خانه است و باید از همان حقوق برخوردار باشد.
(7)- Opposabilite absolue (8)- Droits reels از آنچه گفته شد نتیجه میگیریم که حق مؤلف و هنرمند مالکیت به مفهومی که در حقوق رم و قانون مدنی فرانسه برای آن قائلند نیست و بطور کلی آنرا یک حق عینی به مفهوم عادی نمیتوان تلقی کرد؛لیکن مانعی بنظر نمیرسد که با گسترش مفهوم ماکلیت حق مزبور را نیز نوعی مالکیت تلقی کنیم.
بعلاوه منظور از«اثر فنی که جنبه ابداع و ابتکار داشته باشد»(بند 11) چیست؟آیا این اثر بجز آثاری است که در بندهای دیگر آمده است؟اگر اثر فنی چیزی باشد که جنبهء ادبی یا هنری ندارد بلکه صرفا فنی است در اینصورت داخل قلمرو حقوق مؤلفان و هنرمندان نخواهد بود بلکه مربوط به مالکیت صنعتی است که مقررات دیگری بر آن حکومت میکند1.
مادهء 2 قانون مالکیت ادبی و هنری فرانسه قبل از اینکه مصادیق عمده اثر ادبی و هنری را ذکر کند میگوید:«مقررات این قانون از حقوق پدیدآورندگان کلیهء آثار فکری از هر نوع و دارای هر شکل وارزش و هدفی که باشند حمایت میکنند.
معهذا رویهء قضائی و دکترین فرانسه آنرا پذیرفته و از مادهء 2 قانون 7591 نیز میتوان آنرا استنتاج کرد؛چه این ماده از شکل و نحوهء بیان اثر سخن گفته و از آن چنین برمیآید که فقط شکل (1)-برای توضیح بیشتر رجوع شود به:دبوا،حق مؤلف و هنرمند،چاپ دوم،ش 81 به بعد."