خلاصه ماشینی:
"موضوع دانشگاه نیز عینا به همینگونه است و هرگز نباید آن را به صورت مجرد بررسی کرد،بلکه مجموعهء دانشگاه،متأثر از مجموعهء جامعه و رنگ پذیرفته از جریانهای حاکم در کشور است،مثلا دانشجویی که در کنکور پذیرفته شده و گام در محیط دانشگاه نهاده است،دیپلم خود را در آموزش و پرورش گرفته و شخصیت او در دوران تحصیل در دبیرستان تا حد زیادی شکل گرفته است،بنابراین اگر نارساییهایی در آموزش و پرورش یا خانواده و جامعه بوده و ناهنجاریهایی در رفتار دانشجو بهوجود آمده است یا او بیاعتنا به ارزشهای اسلامی پرورش یافته، دانشگاه نمیتواند وظایف آموزش و پرورش،خانه و عوامل اجتماعی را عهدهدار شود بنابراین مسألهء دانشگاه با آموزش و پرورش و خانه و اجتماع بیارتباط نیست و در طرح اسلامی کردن دانشگاهها نمیتوان نگاهی به تأثیر آنها نداشت در مورد استاد نیز میتوان تأثیرگذاری منفی تورم یا عزل و نصبهای-احتمالی- بیمورد و تبعیضآمیز و امثال اینها را در روحیه و تدریس او مثال زد."